چه شد قدر مرا گر چرخِ دونپرور نمیداند؟
صدف از سادهلوحی قیمت گوهر نمیداند
به حاجت حسن هر چیزی شود ظاهر، که آیینه
نگردد تا سیهدل قدر خاکستر نمیداند
در اقلیم تصور نیست از شه تا گدا فرقی
جنون موی سر خود را کم از افسر نمیداند
گل هشیارمغزیهاست فرق نیک و بد از هم
لب شمشیر را مست از لب ساغر نمیداند
دورنگی در بهارستان یکتایی نمیباشد
خزف خود را درین عالم کم از گوهر نمیداند
امل با تلخ و شیرین فکر جنگ و آشتی دارد
مذاق قانع ما حنظل از شکّر نمیداند
به درمان دل بیتاب درمانده است مژگانش
زبان این رگ پیچیده را نشتر نمیداند
در آغوش صدف زان قطره گوهر میشود صائب
که در قطع ره مقصود پا از سر نمیداند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این اشعار، شاعر به ارزش نادیدهگرفته شده خود و دیگران در جهان اشاره میکند. او میگوید که برخی موجودات و انسانها به دلیل ناآگاهی یا سادهلوحی قادر به درک ارزش واقعی وجود خود نیستند. شاعر به تضادهایی از جمله زیبایی و زشتی، جنون و عقل، و تلخی و شیرینی زندگی اشاره میکند، و به ناهمگونیهای دنیای مادی و معنوی میپردازد. در نهایت، او بر این نکته تاکید میکند که برای رسیدن به معنای عمیق زندگی و هدفهای واقعی، باید از موانع و محدودیتهای ظاهری گذشت و به درک بالاتری رسید.
هوش مصنوعی: چرا چرخِ بیاهل (دنیا) نمیداند که من چه ارزشی دارم؟ صدف به خاطر سادگیاش، ارزش لؤلؤ را نمیشناسد.
هوش مصنوعی: هر چیز برای نشان دادن زیبایی و حسن نیاز دارد، زیرا اگر چیزی زشت باشد، مانند آینهای نمیتواند آن زیبایی را بازتاب کند و حتی افراد دلسیاه، ارزش خاکستر را نمیدانند.
هوش مصنوعی: در دنیای خیالات، هیچ تفاوتی بین پادشاه و گدا وجود ندارد و هر یک از آنها جنون و عشق خود را بهگونهای خاص درک میکنند؛ حتی کسی که تاج و تخت دارد، موهای خود را کمتر از یک افسر نمیداند.
هوش مصنوعی: گل سمبل افرادی باهوش و آگاه است. آنها قادرند تفاوت میان نیک و بد را تشخیص دهند، اما کسی که تحت تأثیر مستی ساغر است، نمیتواند لب تیز شمشیر را دریابد و به خطرات پی ببرد.
هوش مصنوعی: دورنگی در بهارستان نیست و هر کسی در این دنیا ارزش خود را کمتر از گوهر نمیداند.
هوش مصنوعی: امید و تلخی در ذهنش دغدغههای جنگ و صلح را دارد. اما ذائقه قانع ما نمیتواند از شیرینی خوشیها لذت ببرد و فقط تلخی را میشناسد.
هوش مصنوعی: چشمانش به عنوان یک دارویی برای دل بیتابش، راهی برای درمان نیست و نمیداند که چگونه درد درونش را با این رگهای پیچیده تسکین دهد.
هوش مصنوعی: در آغوش صدف، آن قطره به مروارید تبدیل میشود. همچنین، صائب به این نکته اشاره دارد که در مسیر رسیدن به هدف، انسان باید از خود مایه بگذارد و گرچه ممکن است ناشناخته باشد، اما باید با اراده پیش برود و نگران موانع نباشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دل آتشپرستم شعله از اخگر نمیداند
شعورم گر شود ساقی می از ساغر نمیداند
جنون هم پیش خود در مکتب غفلت فلاطون است
کدام آشفته او یک کتاب از بر نمیداند
دو عالم سرنوشت از نقش پایی میتوان خواندن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.