شراب بیخودی در شیشه و ساغر نمی باشد
فروغ مهر در فرمان نیلوفر نمی باشد
چراغ طور در فانوس مستوری نمی گنجد
سپند شوخ را آرام در مجمر نمی باشد
در آب چشم می بینند مردم صورت خود را
درین ماتم سرا آیینه دیگر نمی باشد
همیشه نعمت آماده است مهمان سلیمان را
کسی کز خوان دل روزی خورد لاغر نمی باشد
نگردد جمع علم ظاهری با سینه روشن
صفا در چهره آیینه با جوهر نمی باشد
در آن هنگامه صد زخم نمایان بر جگر دارم
که غیر از لب گزیدن بخیه دیگر نمی باشد
زخط گلرخان بردار صائب کام دل اینجا
که در فردوس این ریحان جان پرور نمی باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر این موضوع است که بسیاری از لذتها و زیباییهای دنیوی در چیزهای ظاهری و مادی پیدا نمیشوند. شراب و عشق واقعی فراتر از ظرف و ساغر هستند، و محبت و زیبایی در دل انسانها نهفته است. به عبارت دیگر، دسترسی به معنای عمیق زندگی و زیباییها نیازمند شناخت و بیداری درون است. شاعر به عدم وجود آیینهای در عالم ماتم اشاره میکند که آینهای از حقیقت را نشان دهد و میگوید کسی که از دل و عشق واقعی تغذیه کند، هرگز ضعیف و لاغر نخواهد شد. در نهایت، او به زیباییهای خاص و عمیق یک فرد اشاره میکند و تأکید میکند که در دنیای ظاهری نمیتوان به عمق معانی و لذتهای واقعی دست یافت.
هوش مصنوعی: شراب و شوری که در شیشه و ظرف وجود دارد، واقعاً حالت سرخوشی را منتقل نمیکند و نور عشق و محبت در نیلوفر یا گل موجود نیست.
هوش مصنوعی: چراغ درخشان طور در فانوس نمیتواند پنهان بماند، همانطور که آتش سرزنده در ظرف مخصوصش نمیتواند آرام گیرد.
هوش مصنوعی: مردم در این مکان غمانگیز، با اشکهای خود به چهرهشان نگاه میکنند، اما دیگر هیچ آینهای برای دیدن وجود ندارد.
هوش مصنوعی: هر کس که از محبت و لطف دل دیگران بهرهمند شود، همیشه در زندگیاش برکت و نعمت خواهد داشت و هرگز دچار کمبودی نخواهد شد.
هوش مصنوعی: علم ظاهری نمیتواند با دل پاک و صفای درونی همنشینی کند؛ مانند اینکه تصویر در آینه فقط با جوهر واقعی قابل مشاهده نیست.
هوش مصنوعی: در آن لحظه، جراحتهای زیادی بر قلبم وجود دارد و تنها راهی که برای تسکین مییابم این است که لبهایم را بجوم.
هوش مصنوعی: از خط زیبای گلرخان، به دلخواه خود بردار، چون در این مکان که مانند فردوس است، چنین ریحان جانپروری وجود ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دل پر آرزو خالی زشور و شر نمی باشد
که گوش امن در دریای بی لنگر نمی باشد
تو از کوتاه بینی ها اجل را دور می دانی
وگرنه غایبی از مرگ حاضرتر نمی باشد
ندارد شکوه ای از تیره بختیها دل روشن
[...]
دل وارسته را پروای سیم و زر نمیباشد
چو رنگ از رخ پرد محتاج بال و پر نمیباشد
غزالان سر به صحرا دادهٔ رشکند در دورش
ز هم چشمی بلایی در جهان بدتر نمیباشد
نباشد طبع عالیفطرتان را احتیاج می
[...]
دماغ وحشتآهنگان خیالآور نمیباشد
سر ما طایران رنگ زبر پر نمیباشد
خیال ثابت و سیار تا کی خواند افسونت
سلامت نقشبند طاق این منظر نمیباشد
خیالش در دل است اما چه حاصل غیر نومیدی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.