تو پنداری دل خوش در جهان بسیار می باشد
زصد گوهر درین دریا یکی شهوار می باشد
زغیرت پیر کنعان چشم بندی می کند، ورنه
متاع یوسفی در هر سر بازار می باشد
مدار از خال پیش از خط مشکین چشم دلجویی
که در دوران خط این نقطه خوش پرگار می باشد
نگاه دوربین در خانه از گلزار گل چیند
مرا دیوار و در کی مانع دیدار می باشد؟
مکن ناز خنک در کار ما ای شمع کافوری
که ما را شمع بالین دیده بیدار می باشد
زسر نگذشته چون منصور نتوان حرف حق گفتن
که حرف راست را منبر زچوب دار می باشد
زخصم بردبار اندیشه بیش از تندخو دارم
گران زخم است هر تیغی که لنگردار می باشد
شود از خواب غفلت عمر کوته بی بصیرت را
که سیلاب از گرانسنگی سبکرفتار می باشد
نگنجد مو میان کفر و دین در عالم مشرب
که آنجا رشته تسبیح از زنار می باشد
دل آگه مجو از ساکنان خانقه صائب
که در کوی خرابات است اگر هشیار می باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نگاه نرگس نیلوفری خونخوار می باشد
بلای آسمانی سخت بی زنهار می باشد
دهان چون شیشه پرخنده است پای خم نشینان را
خوشا کبکی که در دامان این کهسار می باشد
دل از صد رهگذر باشد پریشان سبحه داران را
[...]
نه تاب دوری و نه طاقت دیدار می باشد
به دل کار محبت زین سبب دشوار می باشد
دلی کو می پرد در حسرت خورشید رخساری
نصیبش شبنم آسا دیدهٔ بیدار می باشد
شد از خط عذارت روشن این معنی که در عالم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.