گنجور

 
صائب تبریزی

نگاه نرگس نیلوفری خونخوار می باشد

بلای آسمانی سخت بی زنهار می باشد

دهان چون شیشه پرخنده است پای خم نشینان را

خوشا کبکی که در دامان این کهسار می باشد

دل از صد رهگذر باشد پریشان سبحه داران را

حواس جمع را شیرازه از زنار می باشد

عنان نشأه را پیچد لباس عاریت بر هم

خوشا مستی که در میخانه بی دستار می باشد

غنیمت دان در آن کنج دهن آن خال مشکین را

که در دوران خط این نقطه بی پرگار می باشد

بلا گردان به قدر حسن باشد هر جمالی را

که نیل چشم زخم میکشان هشیار می باشد

عنان برق را ابر سیه صائب نمی گیرد

نماند در جگر آهی که آتشبار می باشد

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
صائب تبریزی

پرستاری دل افگار را دشوار می باشد

از ان پیوسته چشم دلبران بیمار می باشد

مدار از خال روی ساده رویان چشم دلجویی

که در دوران خط این نقطه با پرگار می باشد

مبین در دور خط گستاخ خال عنبرینش را

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
حزین لاهیجی

نه تاب دوری و نه طاقت دیدار می باشد

به دل کار محبت زین سبب دشوار می باشد

دلی کو می پرد در حسرت خورشید رخساری

نصیبش شبنم آسا دیدهٔ بیدار می باشد

شد از خط عذارت روشن این معنی که در عالم

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه