گنجور

 
صائب تبریزی

طلبکار خدا را درد دل بسیار می باشد

گره در سبحه بیش از رشته زنار می باشد

خطر بسیار دارد حرف حق با باطلان گفتن

سر منصور را بالین زچوب دار می باشد

بپوش از خواب شیرین چشم اگر جویای دیداری

که فتح الباب دولت، دیده بیدار می باشد

زدل هر کس نظر برداشت بی حاصل بود سیرش

زمرکز هر که غافل گشت بی پرگار می باشد

دل روشن به جسم تیره هیهات است پردازد

که پشت آیینه را پیوسته بر دیوار می باشد

یکی صد شد شتاب عمر از سنگینی خوابم

که سیلاب از گرانسنگی سبکرفتار می باشد

به مقدار پرستاران بود رنجوری هر کس

خوشا احوال بیماری که بی غمخوار می باشد

به جای زرمکن خرج آبروی خویش را صائب

مخواه از آشنایان هر چه در بازار می باشد

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
صائب تبریزی

نگاه نرگس نیلوفری خونخوار می باشد

بلای آسمانی سخت بی زنهار می باشد

دهان چون شیشه پرخنده است پای خم نشینان را

خوشا کبکی که در دامان این کهسار می باشد

دل از صد رهگذر باشد پریشان سبحه داران را

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
حزین لاهیجی

نه تاب دوری و نه طاقت دیدار می باشد

به دل کار محبت زین سبب دشوار می باشد

دلی کو می پرد در حسرت خورشید رخساری

نصیبش شبنم آسا دیدهٔ بیدار می باشد

شد از خط عذارت روشن این معنی که در عالم

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه