مرا اسباب عشرت از دل دیوانه میخیزد
شراب و مطرب و معشوق من از خانه میخیزد
بشارت باد آغوش دل امیدواران را
که گرد خط ز رخسارش عجب مستانه میخیزد
ز سیل رفتن دلها دو عالم میشود ویران
ز جای خود به عزم رقص تا جانانه میخیزد
نمیدانم کدامین شوخچشم افتاده در دامش
که صیاد از کمین بسیار بیتابانه میخیزد
تو از خاک شهیدان میروی چون شاخ گل خندان
وگرنه شمع گریان از سر پروانه میخیزد
به خون شویَد ز دل اندیشهٔ وحشت غزالان را
چو ابر و هر کمانی را که تیر از خانه میخیزد
به خواب غفلت ما میفزاید پردهٔ دیگر
ز سیلاب فنا گردی کز این ویرانه میخیزد
سر آمد عمرها از جلوهٔ مستانهٔ لیلی
غبار از تربت مجنون همان مستانه میخیزد
ندارد عشق دست از پردهپوشی بعد مردن هم
ز خاکِ آشنایان سبزهٔ بیگانه میخیزد
اگر در کار داری عقل، از ما دور شو صائب
که هرکس مینشیند پیش ما، دیوانه میخیزد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی عشق و شوق زندگی است. شاعر به احساسات سرکش دل دیوانهاش اشاره میکند و از خوشیهای ناشی از عشق، مانند شراب، مطرب و معشوق میگوید. او دربارهٔ زیباییهای زندگی و تاثیر عواطف بر دنیای اطرافش سخن میگوید و با زبانی زیبا به شادی و امید دلها اشاره میکند. همچنین، درد و رنج حاصل از گسست و جدایی را یادآوری میکند، و اینکه عشق حتی پس از مرگ هم وجود دارد و تأثیرش بر زندگی ادامه دارد. در نهایت، شاعر اشاره میکند که عشق میتواند عقل را از ما دور کند و کسانی که در نزد او مینشینند دچار دیوانگی میشوند.
هوش مصنوعی: وسایل خوشی و شادی من از دل دیوانهام به وجود میآید؛ نوشیدنی، موسیقی و محبوبم از خانهی من میآید.
هوش مصنوعی: خبر خوشی برای افرادی که دلشان پر از امید است، زیرا دایرهای که گرد چهرهاش میچرخد، به طور شگفتانگیزی حال و هوای شوق و سرمستی را به وجود میآورد.
هوش مصنوعی: وقتی دلها در سیلاب احساسات غرق شوند، جهان دو قسمت میشود و به هم میریزد. از جا برمیخیزند با ارادهای قوی و شوقی عمیق تا با عشق جاودانه به رقص درآیند.
هوش مصنوعی: نمیدانم کدامین دلبر خوشچهره در چنگال عشق گرفتار شده که صیاد (عشاق) به شدت از کمین خود بیرون میآید.
هوش مصنوعی: تو مانند گلهای خندان از زمین شهیدان رشد میکنی، و اگر اینگونه نبودی، شمعی که به خاطر پروانه میگرید، نمیتوانست از او بالا بیاید.
هوش مصنوعی: اندیشههای ترس و هراس از دل پاک میشود، مانند بارانی که بر روی غزالان میبارد. همچنین، هر کمانی که تیر از آن رها میشود، نشان از حالتی پرتحرک و فعال دارد.
هوش مصنوعی: در خواب غفلت، پردهای دیگر از سیلاب زوال بر ما میافزاید که از این ویرانه برمیخیزد.
هوش مصنوعی: عمرها به پایان رسیده و از زیبایی و جذابیت لیلی، که حالتی شبیه به مستی دارد، غباری بر زمین مقبرهٔ مجنون را میپوشاند و همان حال و هوای مستی در آنجا احساس میشود.
هوش مصنوعی: عشق حتی بعد از مرگ هم دست از پنهانکاری برنمیدارد و از خاک آشناها، گیاهان غریبهای سر برمیآورد.
هوش مصنوعی: اگر عقل و درایت داری، بهتر است از ما فاصله بگیری. چون هر کسی که در نزد ما بنشیند، دچار جنون میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
همه مستی خلق از ساغر و پیمانه میخیزد
مرا دیوانگی زان نرگس مستانه میخیزد
خوشم با آه گرم امشب، مده تشویشم، ای گریه
که خوش میسوزدم این آتشی کز خانه میخیزد
همه شب با خیال، افسانههای درد خود گویم
[...]
ز گردشهای چشمش مستی پیمانه میخیزد
گره از ابروان میخیزدش، مستانه میخیزد
چو در روز قیامت هرکسی خیزد به سودایی
شهید نرگس او از لحد دیوانه میخیزد
مهیای فنایم جلوهای در کار میخواهم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.