به داغی عشق کار مردم دیوانه میسازد
خوش آن ساقی که کار بحر از پیمانه میسازد
زبان برق عالمسوز کوتاه است از ان خرمن
که از بهر دهان مور قفل از دانه میسازد
ز همکاری بلایی نیست بدتر اهل غیرت را
جنون بر هرکه زور آرد مرا دیوانه میسازد
چنین گر رخنه در جان میکند زلف سبکدستش
به اندک فرصتی از استخوانم شانه میسازد
درین بستانسرا هر لاله و گل را که میبینم
به انداز لب میگون او پیمانه میسازد
نشاط عید نتواند گشودن عقده دل را
کلید ماه نو را قفل ما دندانه میسازد
درین طوفان که موج از دیر جنبیدن خطر دارد
حباب سادهدل بر روی دریا خانه میسازد
می گلرنگ بیجا آبروی خویش میریزد
گل روی تو کی با شبنم بیگانه میسازد؟
سر دیوانگی داری درین محفل اگر صائب
به یک سیلی فلک دیوانه را فرزانه میسازد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف قدرت عشق و تأثیر آن بر انسانها میپردازد. شاعر به این نکته اشاره میکند که عشق باعث دیوانگی مردم میشود و کسی که بتواند در این دریای عشق کار کند، در واقع هنری بزرگ دارد. او به محدودیتهای زبان و بیان احساسات اشاره کرده و میگوید که عشق و جنون برای اهل غیرت میتواند بلایی بزرگ باشد. همچنین، شاعر از زیباییهای باغ و گلها میگوید و اینکه هر زیبایی در عالم به نوعی تحت تأثیر عشق و معشوق قرار میگیرد. نهایتاً، او به ناپایداری و عدم ثبات در این دنیا اشاره میکند و میفرماید که دیوانگی میتواند به فرزانگی تبدیل شود، اگر درست به آن نگاه کنیم.
هوش مصنوعی: عشق باعث میشود که انسانها دچار جنون و شوریدگی شوند. چه خوب است که آن کسی که مینوشاند، بتواند از عمق وجودش بهره ببرد و کارش را به بهترین شکل انجام دهد.
هوش مصنوعی: زبان و بیان انسانها به اندازهی کافی برای درک عظمت و وسعت عالم کافی نیست، همانطور که مورچهای نمیتواند تمام دانههایی را که برایش قفل شدهاند، توصیف کند.
هوش مصنوعی: همکاری کردن با کسانی که غیرت ندارند، بدتر از جنون است. هر کسی که قدرتی داشته باشد، میتواند مرا دیوانه کند.
هوش مصنوعی: اگر زلف ظریف و دلربایش به جانم نفوذ کند، به سرعت میتواند از استخوانم چیزی بسازد و مرا خراب کند.
هوش مصنوعی: در این باغ هر لاله و گلی که میبینم، اندازهای از شراب خوش رنگ و طعم او را به یاد میآورم.
هوش مصنوعی: شادی و سرور عید نمیتواند قفل دل را باز کند، ماه نو هم نتواند مشکلی را حل کند و ما دندانهایمان را به روی آن میسازیم.
هوش مصنوعی: در این طوفان که امواج، خطرات زیادی را به همراه دارند، حبابی که ساده و بیخبر است، تصمیم میگیرد بر روی دریا خانهای بسازد.
هوش مصنوعی: گل رنگی که در اینجا هست، به طور بیدلیل آبروی خود را از دست میدهد. آیا گلروی تو به قدری زیباست که شبنم نمیتواند به او نزدیک شود و از او جداست؟
هوش مصنوعی: اگر در این جمع دیوانگی میکنی، بدان که با یک ضربه از سوی آسمان، میتواند دیوانه را عاقل سازد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هوای کوی او آوارهام از خانه میسازد
فسون او پدر را از پسر بیگانه میسازد
صلاحم عشق شد کفرم یقین انکار ایمانم
محبت کعبه ویران میکند بتخانه میسازد
قلم در اختیار اوست من چون نقش موهومم
[...]
خرد، دارالشفا و جهل، محنتخانه میسازد
خراب مستیام، کاین هردو را ویرانه میسازد
چنان شایستهٔ عشقم که بعد از سوختن، گردون
ز خاکم بلبل، از خاکسترم پروانه میسازد
دو روزی یاریت گشتم، مذاقم بیحلاوت شد
[...]
فرنگیطلعتی کز دین مرا بیگانه میسازد
اگر در کعبه رو میآورد بتخانه میسازد
گهر بخشند مردان در عوض سنگ ملامت را
به پیری میرسد طفلی که با دیوانه میسازد
چراغ حسن را دست دعا فانوس میگردد
[...]
شکیب عاشقان، معشوق را دیوانه میسازد
محبت، شمع را پروانه پروانه میسازد
ز سنگ محتسب خالی نگردد حلقه مستان
ز خاک یک سبو، ایام صد پیمانه میسازد
به دیوار حرم چون تکیه کردم، چاک زد جامه
[...]
هوای او فلاطون را زخود بیگانه می سازد
نگه را نوبهار جلوه اش دیوانه می سازد
من آن مجنون عنقا جلوه ام کز غایت وحشت
برون از تنگنای آب و گل کاشانه می سازد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.