دل آزاده را هرگز غم عالم نمیگیرد
مسیحا را کمند رشتهٔ مریم نمیگیرد
نگردد دام ره زیب جهان دلهای روشن را
که رنگ و بوی گلشن دامن شبنم نمیگیرد
برو ناصح به کار غیر کن این چربنرمی را
که داغ شوخ چشم ما به خود مرهم نمیگیرد
گهر بر آبروی خویش میلرزد، نمیداند
که ابر بینیاز ما ز دریا نم نمیگیرد
نمیچسبد به دل تنپروران را حرف اهل دل
چو کاغذ چرب باشد نقش از خاتم نمیگیرد
کسی کز تنگدستی هر دم آویزد به دامانی
ندانم دامن شب را چرا محکم نمیگیرد؟
مزن دست تأسف بر هم از مرگ سیهکاران
که خون مرده را هرگز کسی ماتم نمیگیرد
چه مطلب خوشتر از پاس نفس اهل بصیرت را؟
سخن را عیسی ما از لب مریم نمیگیرد
پر کاهی است کوه درد در میزان آزادان
ز بار دل قد سرو و صنوبر خم نمیگیرد
سر هرکس که گرم از کاسه زانوی خود گردد
به منت جام را صائب ز دست جم نمیگیرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف روح آزاد و قوی میپردازد که از غم و رنجهای دنیا متاثر نمیشود. او اشاره میکند که افرادی که دل روشن دارند، به دام رنگ و بوی دنیای فانی گرفتار نمیشوند. ناصحان و مشاوران نمیتوانند تأثیر زیادی بر دلهای عاشق بگذارند، چرا که دردها و زخمهای عمیق عشق قابل درمان نیستند. شاعر به تنگدستان و کسانی که به شرافت و اصل خویش میچسبند، اشاره دارد و معتقد است که افراد ناآگاه نمیتوانند از ارزشهای واقعی زندگی بهرهمند شوند. او از بیاعتباری شکایت و ماتم بر مرگ انسانهای ناتوان سخن میگوید و میگوید که این افراد هرگز در نظر جامعه ارزش نخواهند داشت. در نهایت، شاعر با تأکید بر موازنه و سنجش دردها و سختیهای زندگی، نشان میدهد که انسان آزاد و بصیر به سختیها اهمیت نمیدهد و در پی رسیدن به حقیقت و دانش است.
هوش مصنوعی: دل آزاد و رها هرگز از غمهای دنیا متاثر نمیشود، و مسیحا هرگز در دام عشق مریم گرفتار نمیشود.
هوش مصنوعی: دام زندگی و زیباییهای جهان، دلهای پاک و روشن را به خود جلب نمیکند، چرا که رنگ و بوی خوش گل، دامن شبنم را نمیآلوده و نمیپوشاند.
هوش مصنوعی: به سخن ناصح توجه نکن و در کارهای دیگر مشغول شو؛ زیرا کلمات زیبای تو نمیتوانند درد دلهای ما را تسکین دهند.
هوش مصنوعی: درد سر و نگرانی به خاطر آبرو باعث میشود که فرد در موقعیتهایی دست و دلش بلرزد، غافل از اینکه ما از منابع و نعمتهای بیپایانی برخورداریم که نیازی به کمک و پشتیبانی دیگران نداریم.
هوش مصنوعی: حرفهای اهل دل برای کسانی که تنها به راحتی و مادیات فکر میکنند، جذابیتی ندارد. مانند کاغذ چرب که نمیتوان بر روی آن اثر ماندگاری گذاشت؛ چرا که برای حکاکی بر روی آن، قطرهای از مُهر لازم است که در اینجا وجود ندارد.
هوش مصنوعی: کسی که به خاطر فقر و تنگدستی همواره به دیگران وابسته است، چرا دامن شب را که پر از مشکلات و سختیهاست، محکم نمیچسبد؟
هوش مصنوعی: نزار بر مرگ بدبختها افسوس بخوری، چون هیچکس برای مردههای بیثمر عزاداری نمیکند.
هوش مصنوعی: چه موضوعی دلپذیرتر از این وجود دارد که نفسهای اهل بصیرت را پاس بداریم؟ سخن ما مانند کلام عیسی از لب مریم است و نمیتوانیم آن را از جایی دیگر بگیریم.
هوش مصنوعی: کوه درد بهسان پر کاهی است که آزادگان را تحت فشار عاشقانههای زندگی قرار نمیدهد و آنها مانند درختان سرو و صنوبر از بارِ سنگین دل خم نمیشوند.
هوش مصنوعی: هر کسی که به درون خود و احساساتش توجه کند و خویشتنداری را در پیش بگیرد، هرگز از نعمتهای زندگی غافل نخواهد شد و به دنبال چیزهای ظاهری نخواهد رفت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کمند و دام ما غیر از شکار غم نمیگیرد
مگس بر خوان عیش ما به جز ماتم نمیگیرد
نصیب دیگران هر لحظه رطل خنده لبریز است
ته جام تبسم نوبت ما نم نمیگیرد
به شیرینی محبت در دل دیگر زیادت کن
[...]
چه شد بازم که زخمم باج از مرهم نمیگیرد
دماغم جام خوشحالی ز دست جم نمیگیرد
چه حال است اینکه حسرت را دماغ آشفته میبینم
چه ذوقست اینکه مرغ نالهام را دم نمیگیرد
ملایک را گواه خویش میگیرم که در محشر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.