کسی تاب خدنگ غمزه آن دلربا دارد
که چون آیینه از جوهر زره زیرقبا دارد
در آن وادی که من از تشنگی بر خاک می غلطم
سراب ناامیدی جلوه آن بقا دارد
به اندک روزگاری تاک شد از سرو رعناتر
نگردد زیر دست آن کس که دستی در سخا دارد
ندیدم یک نفس راحت زحس ظاهر و باطن
چه آسایش در آن کشور که ده فرمانروا دارد؟
من آن آتش نو امر غم که چون از یکدگر ریزم
زگرمی استخوانم شمع در راه هما دارد
مرا بیطاقتی محروم دارد از وصال او
که از آتش شرر را اضطراب دل جدا دارد
فریب دولت ده روزه دنیا مخور صائب
که آخر بدورق گرداندنی بال هما دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به بیان احساسات عمیق خود درباره عشق و مصیبتها میپردازد. او میگوید که فردی میتواند زیباییهای دلربا را تحمل کند که در دلش قدرت و استقامت داشته باشد. در جهانی که او در آن به سر میبرد، ناامیدی مانند سراب است و او در عطش عشق به زمین میافتد. او به زیبایی و سرسبزی عشق اشاره میکند که به سرعت زوال مییابد. شاعر همچنین به بیراحتی و ناپایداری زندگی اشاره دارد، جایی که سلطنت و قدرتی وجود ندارد که آرامش را هدیه دهد. او از آتش عشق صحبت میکند که او را میسوزاند و در عین حال، هشدار میدهد که به فریبهای دنیا اعتماد نکنیم، زیرا همه چیز زودگذر است. این شعر نشاندهنده تنش میان عشق، ناامیدی و فریبهای دنیوی است.
هوش مصنوعی: کسی میتواند تحمل نگاه فریبنده و دلبرانه آن معشوق را داشته باشد که مانند یک آیینه، از زیبایی و جاذبه خاصی برخوردار است و در دلش زرهی از عشق و حفاظت وجود دارد.
هوش مصنوعی: در آن سرزمین که من از شدت تشنگی بر روی زمین میافتam، تصویر سراب و ناامیدی نمایانگر ماندگاری زندگی است.
هوش مصنوعی: به زودی و با گذر زمانی کوتاه، اگر کسی بخواهد از زیبایی و جاذبههای خاصی بهرهمند شود، باید در نظر داشته باشد که نمیتواند از فضل و بخشندگی افرادی که دل بزرگ و دست سخاوتمندی دارند، غافل شود.
هوش مصنوعی: من هرگز یک لحظه آرامش ندیدم، زیرا حس ظاهری و باطنی بر من غالب است. در کشوری که ده فرمانروا دارد، هیچ آسایشی وجود ندارد.
هوش مصنوعی: من شعلهای تازه از اندوه هستم که وقتی از هم جدا میشوم، گرمای بدنم شمعی در مسیر هما میشود.
هوش مصنوعی: عدم توانایی من در صبر کردن باعث میشود که از دیدار او محروم بمانم. مثل اینکه آتش، خوشههایش را به طور دائم بیقرار نگهدارد.
هوش مصنوعی: به دام فریبندگی و زودگذر دنیا نیفت، زیرا در پایان، همه چیز به دست تقدیر و سرنوشت میافتد و آنچه در نهایت باقی میماند، قدرت و ارادهای بالاتر از آنچه که فکر میکنی است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چه بادست اینکه می آید که بوی یار ما دارد
صبا در جیب گوئی نافه ی مشک ختا دارد
بطرف بوستان هر کس بیاد چشم میگونش
مدام ار می نمی نوشد قدح بر کف چرا دارد
چو یار آشنا از ما چنان بیگانه می گردد
[...]
تمتع از وصال زلف مشکینت صبا دارد
که در کویت هوائی گشت و زلفت را هوا دارد
تماشا را خوشست ای گل ز چشمم گوشهٔ آبی
اگر سرو سرافراز تو میلی سوی ما دارد
سر زلف تو رفت از سرکشی بر باد و از فتنه
[...]
کند گر آرزوی دیدنت آیینه جا دارد
که از خورشید رویت در برابر رونما دارد
ندارد بزم میخواران به غیر از ما تنگظرفی
صراحی بر رخ هرکس که میخندد به ما دارد
نویسم نامه و از بس که خون میگریم از هجرت
[...]
ندیدم یک نفس راحت ز حس ظاهر و باطن
چه آسایش در آن کشور که ده فرمانروا دارد؟
نیند از احتیاط خصم، دنیا دیدگان غافل
چنار از سالخوردیها، زره زیر قبا دارد!
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.