زخاطر ریشه غم دور ساغر بر نمی آرد
که صیقل از دل آیینه جوهر بر نمی آرد
خموشی پیشه کن تا دامن معنی به دست آری
که بی پاس نفس غواص گوهر بر نمی آرد
که زیر چرخ گردن می فرازد از تهی مغزی؟
که از تیر حوادث چون هدف پر بر نمی آرد
عجب دارم که از مکتوب شوق آمیز من قاصد
چرا از پای خود پر چون کبوتر بر نمی آرد
نفس چون راست سازم در حریم وصل آن بدخو؟
که دود عود آنجا سر زمجمر بر نمی آرد
اسیر شش جهت را نیست جز تسلیم درمانی
که نقش این مهره را از قید ششدر برنمی آرد
به بال کاغذین بیرون شدن من آرزو دارم
از ان آتش که بال و پر سمندر بر نمی آرد
زحرف پوچ خجلت نیست نادان را، که می گوید
که تخم پوچ از مغز زمین سر برنمی آرد؟
ز زلف ماتمی آورد صائب شانه سر بیرون
زکار در هم ما هیچ کس سر بر نمی آرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به زیبایی و پیچیدگی احساسات انسانی میپردازد. شاعر از غم و اندوهی صحبت میکند که در دل نهفته است و به سادگی نمیتوان آن را آشکار کرد. او تأکید میکند که برای دستیابی به حقیقت و معنی، باید خاموشی اختیار کرد، زیرا در سکوت میتوان به عمق احساسات پی برد. شاعر به ناتوانی انسان در برابر مشکلات زندگی اشاره میکند و میگوید که تحت فشار حوادث نمیتوان به راحتی هدف را محقق کرد. در ادامه، او به ناباکی و پوچی کلمات بیمعنا اشاره میکند و میکوشد نشان دهد که چگونه برخی افراد از واقعیت دور شدهاند. در نهایت، او به تلاشی برای رهایی از قید و بندها و جستجوی حقیقت میپردازد و به آن امید دارد که از آتش درونی خود رها شود.
هوش مصنوعی: دل آدمی به دلیل ریشههای غم و اندوهی که دارد، نتواند از شراب و خوشیها بهره ببرد. همچنین، هر چقدر هم که بخواهد تصفیه و پاک شود، عمق درون او نمیتواند جوهر و زیبایی واقعی را نشان دهد.
هوش مصنوعی: سکوت را انتخاب کن تا بتوانی به عمق معانی دست یابی، زیرا کسی که بدون تأمل سخن میگوید، نمیتواند به گنجینههای ارزشمند دست پیدا کند.
هوش مصنوعی: این عبارت به این معناست که آیا کسی که در زیر چرخ زمان و سرنوشت قرار دارد، به خاطر نداشتن درک و آگاهی، بیدار میشود؟ و آیا او میتواند در برابر حوادثی که به او ضربه میزنند، مانند هدفی که تیر به آن اصابت میکند، واکنش نشان دهد؟
هوش مصنوعی: تعجب میکنم که چرا پیامآور از شوق و عشقی که در نوشتهام وجود دارد، مانند کبوتر پرواز نمیکند و از جایش حرکت نمیکند.
هوش مصنوعی: وقتی نفس خود را آرام کنم و در فضای وصال آن فرد برخوردار از اخلاق نیک قرار بگیرم، چرا که بخار عود در آنجا از بقیه جاها بر نمیخیزد.
هوش مصنوعی: انسانی که به تمام جنبههای زندگی وابسته است، جز اینکه تسلیم وضعیت خود شود، راه دیگری ندارد و نمیتواند از محدودیتهای خود رهایی یابد.
هوش مصنوعی: من آرزو دارم که از این آتش بیرون بیایم، مانند پرندهای که با بالهای کاغذی نمیتواند از آتش جنگل فرار کند.
هوش مصنوعی: نادان هیچ شرمی از گفتار بیمعنی خود ندارد، چرا که به اشتباه فکر میکند که چیزی بیارزش از دل زمینها بیرون نمیآید.
هوش مصنوعی: از زلفی که به نشانهٔ غم و اندوه به هم پیچیده، صائب میگوید که هیچکس نمیتواند از این درهم و برهمی که بر سر ماست، آزاد شود. به عبارتی، همه ما درگیر مشکلات و دردهای خود هستیم و نمیتوانیم سر خود را بالا بگیریم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ز آب تیغ او هر بیجگر سربرنمی آرد
ز سر تا نگذرد غواص، گوهر برنمی آرد
مگردان صرف در تن پروری عمر گرامی را
که عیسی را به گردون از زمین خر برنمی آرد
ترا چشم قیامت بین ندارد روشنی، ورنه
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.