ز بالیدن ترا هردم لباسی تازه میگردد
نگنجد در قبا حسنی که بیاندازه میگردد
که را ای غنچهلب این لعل میگون است از خوبان؟
که صد برگ از تماشایش گل خمیازه میگردد
نباشد لالهای حاجت جگرگاه بدخشان را
کجا رخسار او منتپذیر از غازه میگردد؟
ز خط هر چند شد زیر و زبر مجموعه حسنت
همان از طاق ابروی تو ایمان تازه میگردد
به دعوی لب گشودن میدهد یاد از تهیمغزی
که چون خُم خالی از می شد بلندآوازه میگردد
عزیزی هرکه را در مصر هستی از سفر آید
مرا داغ دل گمگشته از نو تازه میگردد
مرا گر خندهای چون غنچه در سالی شود روزی
به لب تا از ته دل میرسد خمیازه میگردد
ز عاشق حسن صائب میشود مشهور در خوبی
گلستانی ز یک بلبل بلند آوازه میگردد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی و جاذبههایی است که در وجود انسانها و طبیعت وجود دارد. شاعر با توصیفهای زیبا از گلها و غنچهها، به معانی عمیقتری از عشق و اشتیاق اشاره میکند. هر بار که زیبایی و حسنی جدیدی ظهور میکند، دلها و احساسات تحت تأثیر قرار میگیرند و تازگی و شگفتی به زندگیها میبخشند. علاه بر این، عشق و زیبایی باعث میشود که یاد و نام کسانی که محبوب هستند، در خاطرها بماند و به شهرت و محبوبیت آنها افزوده شود. در نهایت، شاعر با ذکر تجربههای شخصی از عشق و اشتیاق، احساسات عمیقتری را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: هر لحظه که تو به رشد و بالندگی میرسی، لباسی نو و زیبا برایت فراهم میشود و زیباییات آنقدر زیاد است که در قبا و جامه محدود نمیگنجد.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و جذابیت شخصی اشاره دارد که لبانی مثل لعل و با رنگ میگون دارد. شاعر از او میپرسد که این فرد خاص کیست و تأثیری که بر گلها و طبیعت دارد را توصیف میکند. به گونهای که تماشای او باعث خمیازه کشیدن گلها میشود، گویی آنها از زیبایی او خسته و شگفتزده شدهاند.
هوش مصنوعی: لالهای وجود ندارد که بخواهد جگرگاه بدخشان را به خود مشغول کند، زیرا چهرهاش از زیباییاش میتواند هر کسی را مفتون کند.
هوش مصنوعی: هرچند که زیباییهای تو در ظاهر ممکن است با تغییراتی روبرو شود، اما همیشه جذابیت و ایمان به تو از نگاه دلنشین ابروی تو تازه و زنده میماند.
هوش مصنوعی: باز کردن حرف در مورد ادعا، نشاندهندهی بیمغزی است، زیرا مانند یک خُم خالی که از شراب پر نشده، به شهرت میرسد.
هوش مصنوعی: هر که در مصر وجود دارد و به سفر بازمیگردد، عزیز است و دلم که درد و غم دارد، دوباره زنده میشود.
هوش مصنوعی: اگر روزی لبخندی مانند غنچه در بهار بر لبانم بنشیند، تا عمق وجودم خوشحالی و شادابی را حس میکنم، و این شادی به ناچار به درازای یک خمیازه بزرگ خواهد بود.
هوش مصنوعی: عشق به زیبایی باعث میشود که افراد آن زیبایی را در جامعه بشناسند، مانند اینکه یک بلبل خوشخوان میتواند شهرت یک گلستان را به دوش بکشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مگر قسمت مرا زان تیغ زخمی تازه میگردد؟
که زخم کهنهام بیبخیه از خمیازه میگردد
بساط پرتو خورشید و مه برچیده خواهد شد
به این دستور اگر حسن تو بیاندازه میگردد
مکن از ماندگی اندیشه، پا مردانه در ره نه
[...]
ز آهم حسن روی یار بیاندازه میگردد
صبا رخسارهٔ میگون گل را غازه میگردد
پی جمعیت اوراق خوبی زلف مشکینش
کتاب روی او را رشتهٔ شیرازه میگردد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.