دل صد پاره زان گرد می گلفام می گردد
که این اوراق را شیرازه خط جام می گردد
ندارد دل قرار از گردش گردون، چه دورست این
که طفل از جنبش گهواره بی آرام می گردد
درین محفل که صاف از درد و درد از صاف می جوشد
صفای وقت دارد هر که درد آشام می گردد
کدامین مرغ زیرک را قضا در دام می آرد؟
که اشک شادیی برگرد چشم دام می گردد
غزال شهری من سایه را صیاد می داند
وگرنه آهوی وحشی به مجنون رام می گردد
به دست آرزو دادم عنان دل، ندانستم
که این گلگون سرکش از دویدن خام می گردد
زبان چرب چشم شور را در چاشنی دارد
نمک در پرده های دیده بادام می گردد
محبت با دل بی نقش نرد عشق می بازد
درین عالم عقیق ساده صاحب نام می گردد
اگرنه مستحق محروم می باشد، چرا صائب
ادای خاص او دایم نصیب عام می گردد؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به توصیف دل و احساسات انسانی میپردازد. دل انسان، مانند گلی که در حرکت است، به شدت تحت تاثیر تغییرات و دگرگونیهای زندگی قرار دارد. او به ناپایداری و عدم امنیت دل در دنیای پُر درد و رنج اشاره میکند و نشان میدهد که در این محفل، شادی و درد همواره در هم تنیدهاند. شاعر به زیبایی رابطه بین عشق، امید و ناامیدی را توصیف میکند و بر این نکته تأکید دارد که در این جهان افراد با استعداد و خودخواهیهایشان به طور ناخواسته بر یکدیگر تاثیر میگذارند. به طور کلی، شعر نشاندهنده پیچیدگیهای عاطفی و اجتماعی انسانها در زندگی است.
هوش مصنوعی: دل من که به شدت آسیبزده و پریشان است، مانند گل رنگی شاداب میشود. این تغییر از آنجا است که این نوشتهها و کلمات، نظم و ترتیب خاصی به وجود میآورد که همچون یک جام، به دل میبخشد.
هوش مصنوعی: دل آدمی هیچ آرامش و قرار ندارد از چرخش و تغییرات روزگار. چه دور از ذهن است که حتی یک کودک هم به خاطر تکانهای گهوارهاش، بیقرار و ناآرام میشود.
هوش مصنوعی: در این جلسه که از رنج خالی است و درد در آن به روشنی دیده میشود، هر کسی که تجربهٔ سختیها را میچشد، زیبایی و شادی زمان را درک میکند.
هوش مصنوعی: کدام پرنده باهوش است که سرنوشت او را در دام می اندازد؟ به طوری که اشک خوشحالی بر چشم دام نشسته میشود.
هوش مصنوعی: غزال شهر من فکر میکند که سایهاش شکارچی است، در غیر این صورت آهوهای وحشی به راحتی در دست مجنون آرام میگیرند.
هوش مصنوعی: به آرزوهایم اجازه دادم که بر قلبم تسلط پیدا کنند، اما نمیدانستم که این احساس پرشور و غرق در خواهشها، در نهایت به زودی به سردی و خامی میانجامد.
هوش مصنوعی: زبان نرم و شیرین میتواند به راحتی چشمهای حسود را فریب دهد و در همین حال، در عمق چشمان میتواند اموری را که مانند نمک تلخ هستند، پنهان کند.
هوش مصنوعی: عشق واقعی با دل پاک و ساده خود بازی میکند و در این دنیا، در حالی که خود را بدون زرق و برق نشان میدهد، نام و منزلت مییابد.
هوش مصنوعی: اگر کسی که شایسته است، محروم شود، پس چرا بخشش و لطف خاص او همیشه به همه، حتی افرادی که شایسته نیستند، میرسد؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
همیبینیم ساقی را که گرد جام میگردد
ز زر پخته بویی بر که سیم اندام میگردد
دگر دل دل نمیباشد دگر جان مینیارامد
که آن ماه دل و جانها به گرد بام میگردد
چو خرمن کرد ماه ما بر آن شد تا بسوزاند
[...]
دل از گفتار ناسنجیده بی آرام می گردد
که شکر خواب، تلخ از مرغ بی هنگام می گردد
تلافی را مکافات عمل در آستین دارد
دهن گوینده را تلخ اول از دشنام می گردد
ندارد نامداری حاصلی غیر از سیه رویی
[...]
چنان از اضطرابم خوش دل آن خودکام می گردد
که از گردیدن حالم به بزمش جام می گردد
نصیبی بهر سروستان جنت تا به دست آرد
رعونت روز و شب برگرد آن اندام می گردد
گهی لب را تکلم آشنا گردان سرت گردم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.