دل از گفتار ناسنجیده بی آرام می گردد
که شکر خواب، تلخ از مرغ بی هنگام می گردد
تلافی را مکافات عمل در آستین دارد
دهن گوینده را تلخ اول از دشنام می گردد
ندارد نامداری حاصلی غیر از سیه رویی
عقیق از ساده لوحیها به گرد نام می گردد
دوامی نیست رنگ آمیزی میهای لعلی را
نبیند زردرویی هر که خون آشام می گردد
اگر خورشید تابان پخته می سازد ثمرها را
زروی آتشین چون آرزوها خام می گردد؟
کند هر کس که در دولت فرامش دوستداران را
زدولت کام دل نادیده، دشمنکام می گردد
مروت نیست خندیدن به حال ما سیه روزان
زخط صبح بناگوش تو آخر شام می گردد
شود چون از شراب لاله گون گلگل رخ ساقی
پی تسخیر دل، گیرنده چون گلدام می گردد
به حسن استماع از شکوه خالی می شود دلها
دل مینا تهی از گوش پهن جام می گردد
مه تابان کجا مستور از ابر تنک گردد؟
نهان در جامه کی آن سروسیم اندام می گردد؟
زعاشق دار و گیر حسن سرکش می شود افزون
که بهر سرو، طوق قمریان گلدام می گردد
مگر از التفات خاص تسخیرش کنی، ورنه
تسلی کی دل صائب به لطف عام می گردد؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بیان تأثیرات کلمات و رفتارهای انسانی میپردازد. او بر این نکته تأکید دارد که سخنان نااندیشیده میتواند آرامش انسان را مختل کند و عواقب ناگواری به همراه داشته باشد. در واقع، عمل ناپسند به خود فرد بازمیگردد و لطافتهای زندگی، مانند محبت و دوستی، به دست فراموشی سپرده میشوند. شاعر همچنین به زیباییهای ظاهری و تغییرات آنها اشاره میکند و بیان میکند که زندگی و روابط انسانی تحت تأثیر احساسات و رفتارها قرار میگیرد. در پایان، او به اهمیت نگاه خاص و توجه به دیگران در برقراری ارتباطات عمیقتر اشاره میکند.
هوش مصنوعی: دل به خاطر گفتار غیرمحسوب و ناپخته ناآرام میشود، مانند اینکه شیرینی خواب به خاطر آواز زودهنگام پرندهای تلخ میشود.
هوش مصنوعی: عملی که انجام میدهی، در انتها به خودت برمیگردد. اگر با زبان خود به دیگران بدی کنی، در ابتدا ممکن است احساس خوبی داشته باشی، اما در نهایت، خودت از این کار پشیمان خواهی شد.
هوش مصنوعی: کسی که به نام و نامآوری فکر کند، در نهایت به سرنوشت بدی دچار میشود. کسانی که سادهلوح هستند، تحت تأثیر ظاهر، به دنبال این نام و مقام میروند.
هوش مصنوعی: دوام و ماندگاری در زیبایی و جذابیت رنگینکمان مانند میهای خوشرنگ وجود ندارد. هر کسی که به زیباییهای ظاهری وابسته شود و دچار حسادت یا طمع گردد، در واقع به زوال و نابودی دچار خواهد شد.
هوش مصنوعی: اگر خورشید روشن میوهها را بهخوبی میپروراند، چرا آرزوها که از آن شعلۀ آتشین میجویند، همچنان ناپخته و خام میمانند؟
هوش مصنوعی: هر کسی که در قدرت و مقامش، به دوستانش خیانت کند و به خواستههای دلخواهش نرسد، در نهایت به دشمنی و بدبختی دچار میشود.
هوش مصنوعی: خندیدن به حال ما که روزگار سختی داریم، کار خوبی نیست. آخرین توانایی ما هم در میان تاریکی روز به شب کشیده میشود.
هوش مصنوعی: وقتی رنگ سرخ شراب روی صورت ساقی نمایان میشود، دل را به تسخیر میآورد و به خاطر این زیبایی، مانند گل در بهار شکوفا میشود.
هوش مصنوعی: با شنیدن زیباییها، دلها از شکایت و ناله خالی میشوند. دل مینا نیز به مانند جامی است که از گوشهای بزرگ خالی شده و آمادهی پذیرش شادیهاست.
هوش مصنوعی: مه درخشان چگونه میتواند زیر ابر نازکی پنهان شود؟ کی ممکن است که آن قد بلند و خوشاندام در پوشش پنهان گردد؟
هوش مصنوعی: عشق به محبت و زیبایی میافزاید، چون برای زیبایی و خوشبوئی همچون طوقهای گل، جذابیت و زیبایی بیشتری میآفریند.
هوش مصنوعی: به جز این که با توجه و محبت خاصی او را تسخیر کنی، دل صائب هرگز با مهربانی و لطف عمومی تسلی نمییابد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
همیبینیم ساقی را که گرد جام میگردد
ز زر پخته بویی بر که سیم اندام میگردد
دگر دل دل نمیباشد دگر جان مینیارامد
که آن ماه دل و جانها به گرد بام میگردد
چو خرمن کرد ماه ما بر آن شد تا بسوزاند
[...]
دل صد پاره زان گرد می گلفام می گردد
که این اوراق را شیرازه خط جام می گردد
ندارد دل قرار از گردش گردون، چه دورست این
که طفل از جنبش گهواره بی آرام می گردد
درین محفل که صاف از درد و درد از صاف می جوشد
[...]
چنان از اضطرابم خوش دل آن خودکام می گردد
که از گردیدن حالم به بزمش جام می گردد
نصیبی بهر سروستان جنت تا به دست آرد
رعونت روز و شب برگرد آن اندام می گردد
گهی لب را تکلم آشنا گردان سرت گردم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.