غزل شمارهٔ ۲۸۵۴
به قتل هر که مایل آن دل بیباک می گردد
گریبان بر گلویش حلقه فتراک می گردد
به خورشید درخشان می رسد چون قطره شبنم
دل هر کس که آب از روی آتشناک می گردد
فروغ شمع می سازد منور چشم روزن را
اگر پاک است دل، آخر نظر هم پاک می گردد
مباد هیچ کس را روز سختی در کمین یارب
که گندم را زبیم آسیا دل چاک می گردد
زپیچ و تاب فکرت در دل شبها مشو در هم
که آخر جوهر آیینه ادراک می گردد
خشن پوشی گزیدم بهر زجر نفس، ازین غافل
که آتش فربه از پیراهن خاشاک می گردد
مخور چون غنچه گل از نسیم صبح، دم صائب
که جمعیت به گرد خاطر غمناک می گردد
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: ویکیدرج | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...