ز گل تنها کجا بزم گلستان ساز میگردد؟
که این هنگامه گرم از شعله آواز میگردد
امید بازگشتن دل به زلف او عبث دارد
به ناف آهوان کی نافه هرگز بازمیگردد؟
به روی بستر گل خواب راحت نیست شبنم را
نقاب از روی گلرنگ که امشب باز میگردد؟
تعجب نیست گردد گرد خط داروی بیهوشی
نگه در پرده چشمی که خواب ناز میگردد
مشبک میشود چون پرده زنبوری از کاوش
اگر سد سکندر پرده این راز میگردد
تو کز اهل بصیرت نیستی قطع منازل کن
که بینا چون شرر و اصل به یک پرواز میگردد
ندارد در کمند جذبه بحر لطف کوتاهی
که هر موجی که میبینی به دریا بازمیگردد
ملامتگر سر از دنبال بد گوهر نمیدارد
زبان آتشین شمع خرج گاز میگردد
به فردای قیامت میفتد نشو و نمای ما
به این تمکین اگر قانون طالع ساز میگردد
سخن را روی گرم از قید خاموشی برون آرد
سپند از آتش سوزان بلند آواز میگردد
چو انجم تا سحر مژگان به یکدیگر نخواهی زد
اگر دانی چه درها در دل شب باز میگردد
درون پیکر خشک آتشی از عشق او دارم
که میسوزد چونی هرکس به من دمساز میگردد
به شمع صبح ماند شعله آواز بلبل را
همانا خامه صائب نواپرداز میگردد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی مضامین عشق، تنهایی و سرنوشت را به تصویر میکشد. شاعر از دلتنگی و اشتیاق به معشوق سخن میگوید و بیان میکند که هیچ چیز در طبیعت نمیتواند جای خالی او را پر کند. به ویژه تاکید میشود که بازگشتی وجود ندارد و هر چیزی که در جستجوی اوست، به نوعی به یک دور باطل دچار شده است. همچنین، اشاره به روند زندگی و تأثیر آن بر روح و روان انسان وجود دارد؛ اینکه چگونه عشق و زیبایی میتواند به سوز و شعله تبدیل شود. در نهایت، شاعر از قدرت کلام و تأثیر عواطف در بیداری و خلاقیت سخن میگوید.
هوش مصنوعی: تنهایی یک گل چگونه میتواند جشنی در گلستان برپا کند؟ در حالی که این شور و حال از گرمای آواز برخاسته است.
هوش مصنوعی: امید اینکه دل دوباره به زلف او برگردد، امیدی بیهوده است. مگر میشود بند ناف آهو دوباره به خود او برگردد؟
هوش مصنوعی: شبنم نمیتواند به آرامش بر روی بستر گل بخوابد، چرا که نقاب از روی گل رنگین برداشت شده و او میداند که امشب دوباره باید برگردد.
هوش مصنوعی: تعجبی ندارد که داروی بیهوشی در دور و بر یک چشمی که در خواب ناز فرو رفته، باقی بماند.
هوش مصنوعی: اگر در جستجوی حقایق عمیقتر باشید، پردهی رمز و رازها مانند مشبک زنبوری روشن میشود، اما اگر به موانع و سدهای بزرگ برخورد کنید، شاید این رازها از دست بروند.
هوش مصنوعی: اگر تو از کسانی نیستی که دید روشنی دارند، بهتر است که سفر را رها کنی. زیرا بینایی همچون شمعی میسوزد و آنچه را که لازم است، در یک لحظه میبیند و میفهمد.
هوش مصنوعی: هیچ نوع نقص و ضعفی در جاذبه محبت وجود ندارد؛ زیرا هر موجی که مشاهده میکنی در نهایت به دریا برمیگردد.
هوش مصنوعی: نقد و سرزنش دیگران، مانند آتشین بودن زبان شمع است که با سوختن خود، نور و گرما تولید میکند. در اینجا، اشاره به این دارد که افرادی که به دیگران انتقاد میکنند، خود را در معرض آسیب قرار میدهند و به جای آنکه به دنبال چیزهای بیارزش بروند، باید به تأثیرات کارشان توجه کنند.
هوش مصنوعی: اگر در قیامت به بررسی و قضاوت زندگی ما بپردازند، به خاطر این که خود را تسلیم قوانین حاکم بر سرنوشت کردهایم، و نشو و نمای ما تحت تأثیر این قوانین قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: سخن وقتی با اشتیاق و شوق بیان شود، از سکوت و عدم بیان رها میشود. مانند اینکه آتش سوزان، بخار را بلند کرده و صدا ایجاد میکند.
هوش مصنوعی: اگر مانند ستارهها تا صبح با چشمانت به هم ننگری، به این دلیل است که نمیدانی در دل شب چه درهایی به رویت باز میشود.
هوش مصنوعی: در دل وجود خشک و بیروح من، آتش عشق او شعلهور است و همچنان میسوزاند. هر کس به من نزدیک میشود، به نوعی به من وابسته میشود و با من هماهنگ میگردد.
هوش مصنوعی: شعله بلبل مانند شمعی در صبح است و صائب در اینجا به عنوان کسی که نوا میزند و مینویسد، به تصویر کشیده شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به نومیدی گره از کار سالک باز میگردد
نفس چون سوخت در دل شهپر پرواز میگردد
چه نقصان در وفای عاشق از پرواز میگردد؟
نگه هرجا رود آخر به مژگان بازمیگردد
اگر صدبار میسوزد سپند بیقرار ما
[...]
زبان حال عاشق، آن زمان غمّاز میگردد
که در دل بیقراری همنشین راز میگردد
کشد از همنشینان رازهای دل به رسوایی
نفس چون همدم نی میشود، آواز میگردد
چنان دلبسته یاد جمال اوست افغانم
[...]
اگر آهی کشم افشاگرِ صد راز میگردد
اگر مژگان زنم بر هم پرِ پرواز میگردد
دلم صیدی است فتراکش نفس در سینه دزدیدن
به جولانگاه آن ترک شکارانداز میگردد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.