گنجور

 
صائب تبریزی

ز خط هشیار کی آن نرگس مخمور می گردد؟

نمک بیهوشدارو زین می پرزور می گردد

زداغ عشق سر تا پای من چشم بصیرت شد

که از خورشیدتابان عالمی پر نور می گردد

زبی برگی به حسن عاقبت امیدها دارم

که دار آخر برومند از سر منصور می گردد

پرکاهی مروت نیست خرمن دستگاهان را

وگرنه دانه ای قفل دهان مور می گردد

زعشق لاله رویان داغ جانسوزی است عاشق را

که سردیهای دوران مرهم کافور می گردد

اگر آهو حصاری در بیابان کرد مجنون را

غزال از دورباش وحشت من دور می گردد

چرا از قامت خم می شود کم قوت پیران؟

اگر از حلقه گردیدن کمان پرزور می گردد

ندارد اینقدر استادگی تعمیر احوالم

به گرد دامنی ویرانه ام معمور می گردد

چنان از پرتو منت گریزان است طبع من

که از مهتاب زخمم چون نمک ناسور می گردد

همان جویای آوازه است خاک مسند آرایان

سر فغفور آخر کاسه فغفور می گردد

به خود محتاج خواهد پست فطرت دردمندان را

طبیب از صحت بیمار خود رنجور می گردد

عنان اختیار از دست بیرون می برد خست

عصاکش بر در دلها به پای کور می گردد

همان از خارخار حرص در زندان بود صائب

اگر دست سلیمان پایتخت مور می گردد

 
 
 
صائب تبریزی

سر هر کس که گرم از باده منصور می گردد

به چشمش چوب خشک دار نخل طور می گردد

سر دارالامان نیستی گردم، که هر موری

در آن مهمانسرا همکاسه فغفور می گردد

چه خواهد شد من افتاده را از خاک برداری؟

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
فیاض لاهیجی

ز من دور آن پری پیکر به صد دستور می‌گردد

به دل نزدیک‌تر از جان به ظاهر دور می‌گردد

برای زخم تیرش سینة بی‌طالعی دارم

که گر الماس ریزم مرهم کافور می‌گردد

نگاه ما چه سربازی تواند کرد در کویش

[...]

جویای تبریزی

دل از عشق مجازی کی مرا مسرور می‌گردد

که این پروانه دایم گرد شمع طور می‌گردد

گزند از پهلوی خود می‌رسد ارباب خواهش را

دل از جوش هوس‌ها خانهٔ زنبور می‌گردد

نباشی از نمک‌پرورده‌ات هم روز بد ایمن

[...]

حزین لاهیجی

نمی دانم چه سودا در سر مخمور می گردد

که داغم از نگاه تنگ چشمان شور می گردد

اگر یابد کسی از وسعت آباد دل، آگاهی

به چشمش دامن صحرای امکان گور می گردد

چه شهد است این که در زیر نگاه، ای رخنه گر داری؟

[...]

سعیدا

چه شور است این که بر گرد سر مخمور می‌گردد

که جان کندن به تلخی در مذاقم شور می‌گردد

تو را کاکل به گرد سر چرا پیچیده می‌دانی

خیال خودپرستی بر سر مغرور می‌گردد

نمی‌دانم چه خوی است این بت وحشی‌مزاجم را

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه