سوختم از شوق، یاران راه حرفی وا کنید
نامه ای انشا کنید و قاصدی پیدا کنید
از جدایی دست و کلک من نمی چسبد به هم
از زبان خامه من نامه ای انشا کنید
کوچه نی شاهراه کاروان شعله نیست
خامه ای آماده از مژگان خونپالا کنید
گرچه از گفتار دردآلود من خون می چکد
همچنان با خون دل مکتوب من املا کنید
گر زروی صفحه خاطر نوشتن مشکل است
نسخه ای از سینه صد پاره من وا کنید
هست تا از من اثر شاید که دریابد مرا
درد من خاطر نشان یار بی پروا کنید
شوق بی پایان من هر چند بیش است از شمار
سبحه از ریگ روان و قطره دریا کنید
گرچه می دانم جواب نامه غیر از جنگ نیست
راضیم، تقریب بهر جنگ او پیدا کنید
گرچه می دانم که ننویسد جواب نامه ام
از زبان او تسلی نامه ای انشا کنید
کاروان اشک من صائب نمی داند مقام
مشت خاکم را رفیق آن جهان پیما کنید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره احساس جدایی و عشق عمیق شاعر به یاران و محبوبش است. شاعر از شوق و اشتیاق خود میسوزد و میخواهد نامهای بنویسد تا احساساتش را منتقل کند. او به جدایی و درد دل خود اشاره میکند و از کسی میخواهد که پیامش را به یارش برساند. شاعر میداند که نوشتن دشوار است، اما همچنان میخواهد درد و شوقش را بیان کند. از او میخواهد که با وجود علم به جنگ و جدایی، برایش نامهای بنویسد تا تسلیاش باشد. در نهایت، او به احساسات عمیق و غمهایش اشاره میکند و میخواهد که یادش در دلهای دیگران باقی بماند.
هوش مصنوعی: از شدت شوق و اشتیاق، دلم میخواهد که دوستانم حرفی بزنند و نامهای بنویسند و کسی را برای رساندن آن پیدا کنند.
هوش مصنوعی: از جدایی من و عشق، هیچ چیز به هم نمیچسبد. لطفاً از زبان قلم من، نامهای بنویسید.
هوش مصنوعی: کوچهها بزرگ و پهن نیستند که کاروانها بتوانند از آن عبور کنند. بنابراین، قلمی به مانند مژگانی خونین آماده کنید تا داستانها و احساسات عمیق را بشکافد.
هوش مصنوعی: اگرچه از صحبتهای غمانگیزم اندوه و افسردگی به وضوح نمایان است، اما همچنان با دلی پر از درد و غصه، نوشتههای من را به روشنی تحریر کنید.
هوش مصنوعی: اگر روی صفحه ذهن نوشتن سخت است، نسخهای از دل پارهپارهام را وا بکنید.
هوش مصنوعی: شاید به دلیل وجود تأثیری از من، او بتواند درد من را درک کند. به یاد یار بیپروا، به من توجه کنید.
هوش مصنوعی: شوق و اشتیاق من به قدری زیاد است که نمیتوان آن را با تعداد دانههای تسبیح، ریگهای دریا یا قطرههای آب مقایسه کرد.
هوش مصنوعی: هرچند میدانم پاسخ به نامه، جز جنگ نیست، اما راضی هستم، برای جنگ او آماده شوید.
هوش مصنوعی: با اینکه میدانم او به نامهام پاسخ نخواهد داد، اما از طرف او برایم نامهای بنویسید تا کمی آرامش بگیرم.
هوش مصنوعی: من به همراه کاروان اشکهایم، هیچوقت نمیدانم که جایگاه من چیست. ای رفیقانی که به آن سوی جهان سفر میکنید، لطفاً مرا همراهی کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای بتان سنگدل، تا چند استغنا کنید؟
ما خود از فکر شما مردیم، فکر ما کنید
جان محزون در تنم امروز و فردا بیش نیست
فکر امروز من و اندیشه فردا کنید
مردم از این غصه، میخواهم که یار آگه شود
[...]
دیده از نور جمال دوست چون بینا کنید
سر بلندان گوشه چشمی بسوی ما کنید
نوجوانان چون بیاد نرگسش نوشیدمی
اول هر جرعهٔ یاد من شیدا کنید
در شب زلف نگار دل فریبی گشت گم
[...]
دوستان در گوشهٔ چشم تغافل جا کنید
تا به عقبا سیر این دنیا و مافیها کنید
خاک بر فرق خیال پوچ اگر باز است چشم
مفت امروپد این امروز بیفرداکنید
غیر آزادی که میگردد حریف سوز عشق
[...]
تا توانید ای عزیزان پیشه از تقوی کنید
اندرین دار فنا فکر ره عقبی کنید
خیر و احسان از برای رفتگان فرضست فرض
از چه نیکیهای خود را پس دریغ از ما کنید
ما ندانستیم اندر دهر قدر عافیت
[...]
ای سفیهان بهرِ خود هم اندکی غوغا کنید
حال خود را دیده، واغوثا و واویلا کنید
کیسههای خالی خود را دهید آخر تکان
پس تکانی خورده دزدِ خویش را پیدا کنید
تا به کی با این لباسِ ژنده میریزید اشک
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.