تشنهٔ خون کرد مستی چشمِ فتّانِ ترا
خوابِ سنگین شد فسانی تیغِ مژگانِ ترا
این لطافت نیست هرگز میوهٔ فردوس را
میتوان خوردن به لب سیبِ زنخدانِ ترا
حلقهها در گوشِ سرو از طوقِ قمری میکِشد
گر به گلشن ره فتد سروِ خرامانِ ترا
دیدهٔ شبنم که در پیراهنِ گل محرم است
حلقهٔ بیرونِ در باشد گلستانِ ترا
چون نباشم چشم بر راهِ نسیمِ التفات؟
من که پروردم به آبِ چشم، ریحانِ ترا
قدرِ من این بس که چون ابرِ بهار از آبِ چشم
تازه دارم خارِ دیوارِ گلستانِ ترا
گرچه افکارِ تو صائب سر به سر سنجیده است
این غزل مشهور خواهد کرد دیوانِ ترا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و جاذبههای چشم و چهره محبوب میپردازد. شاعر از عشق و جذابیت معشوق سخن میگوید و با استفاده از تمثیلهای زیبا، احساسات خود را بیان میکند. او به تشبیه معشوق به میوههای بهشتی و زیباییهای طبیعی میپردازد و اشاره میکند که این زیباییها برای او ارزشمند و خاص هستند. در نهایت، شاعر ابراز میکند که اگرچه دیگران هم افکار او را مورد سنجش قرار میدهند، اشعار او همچنان مشهور و ماندگار خواهد بود.
هوش مصنوعی: چشمان جذاب تو باعث شدهاند که روح و جانم از تشنگی خون بخورد و خواب عمیق و سنگینی بر من حاکم شود، همانطور که تیغ نازک و دلربای مژگانت به قلبم نفوذ میکند.
هوش مصنوعی: این لطافت هرگز به اندازه شیرینی و زیبایی میوهٔ بهشت نیست، بلکه میتوان آن را با لبهای سیبمانند تو مقایسه کرد.
هوش مصنوعی: چشم انداز زیبای طبیعت، با زیبایی خاص خود، در دل خود نمادهایی از عشق و محبت را به تصویر میکشد. سروهای خرامان، که نماد زیبایی و بیداری هستند، در گلشن به حرکت در میآیند و گویی از حلقههای زیبایی آویزان شدهاند که برازندهٔ آنهاست. این تصویر به خوبی نشان میدهد که در پی زیبایی و عشق، دلها آمادهٔ استقبال و شگفتیاند.
هوش مصنوعی: چشمان شبنم که بر روی لباس گل نشستهاند، مانند حلقهای هستند که در ورودی به باغ تو قرار دارد.
هوش مصنوعی: چگونه میتوانم بیصبرانه منتظر نسیم توجه تو نباشم؟ من که با اشکهایم یاد تو را پرورش دادهام.
هوش مصنوعی: من به اندازهای ارزشمندم که مانند ابر بهاری، از اشکهایم تازگی میگیرم و این کاشتن خار در دیوار گلستان تو را هم تحمل میکنم.
هوش مصنوعی: هرچند که تفکرات تو به خوبی سنجیده شدهاند، این شعر نامآشنا، مجموعه آثار تو را مشهور خواهد کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ای روا بر شهریاران جهان فرمان ترا
هرچه باید خسروانرا داده آن یزدان ترا
هرکجا ماهی است یا ساقیست یا دربان ترا
هرکجا شاهی است یا بندی است یا مهمان ترا
دشت همچون محشر است از خیل گوناگون ترا
[...]
تازه شد آوازهٔ خوبی ، گلستان ترا
نغمه سنج نو، مبارک باد، بستان ترا
خوان زیبایی به نعمتهای ناز آراست، حسن
نعمت این خوان گوارا باد مهمان ترا
مدعی خوش کرد محکم در میان دامان سعی
[...]
نیست سنگ کم اگر در پله میزان ترا
کعبه و بتخانه باشد در نظر یکسان ترا
تا نبندی رخنه چشم و دهان و گوش را
از درون دل نجوشد چشمه حیوان ترا
همرهان سست در راه طلب سنگ رهند
[...]
ای گل از نقش کف پای تو دامان ترا
گل فشان کرده قبا سرو خرامان ترا
تا ز خون که ازین پرده شفق باز دمد؟
رونق صبح بهارست گریبان ترا
هر قدر شکوه که در حوصله گرد آمده بود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.