غزل شمارهٔ ۲۴۱۱
از حریص افزون به قانع فیض احسان می رسد
روزی مور از شکرخند سلیمان می رسد
حاصل عالم بود از قانعان، کز کشتزار
هر چه از موران زیاد آید به دهقان می رسد
بید می گردد پس از خشکی برومند از نبات
از سر منصور دار آخر به سامان می رسد
حلقه درگاه امیدست چشم انتظار
بوی پیراهن به داد پیر کنعان می رسد
حسن را دارد سپند از چشم بدبینان نگاه
ناله بلبل به فریاد گلستان می رسد
وصل می خواهی، تلاش خاکساری کن که گرد
تا نفس را راست می سازد به دامان می رسد
تیره روزان خوب می دانند صائب قدر هم
شام زلف آخر به فریاد غریبان می رسد
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: ویکیدرج | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...