لعل می از جام زر در سنگ خارا می خورد
آدمی خون در تلاش رزق بیجا می خورد
هر که پیش تلخرویان مهر از لب بر نداشت
آب شیرین چون صدف در عین دریا می خورد
بر دل آگاه باشد غفلت جاهل گران
خون زمزدوران کاهل کارفرما می خورد
نیست غیر از بیخودی دارالامانی خاک را
هر که از میخانه بیرون پا نهد، پا می خورد
باد دستان را زجمع مال، مطلب تفرقه است
می فشاند ابر اگر آبی زدریا می خورد
نیست غیر از خوردن دل تنگ روزی را نصیب
آسیا بی دانه چون گردید خود را می خورد
منت دست نوازش می نهد بر خویشتن
سنگی از هر کس دل دیوانه ما می خورد
حرص را چون آتش سوزان نمی باشد تمیز
هر چه می آید به دستش بی محابا می خورد
ناتمامی نیل چشم زخم باشد حسن را
مه چو کامل شد به چشم شور خود را می خورد
آه افسوس از دل ما می شود صائب بلند
از حوادث هر که را سنگی به مینا می خورد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف شرایط انسانی و چالشهایی که افراد در زندگی با آن مواجه هستند، میپردازد. او به دوری از تجملات و درک عمیقتری از زندگی تأکید دارد. انسانها در جستجوی روزی و برآورده کردن نیازهایشان هستند، اما در این راه بسیاری از آنان در دام تلخیها و غفلتها گرفتار میشوند. شاعر به این نکته اشاره میکند که حرص و طمع انسانها مثل آتش است و بیمحابا به هر آنچه در دسترس دارند، میچسبند. همچنین، قضا و قدر و تأثیرات منفی دیگران بر زندگی ما هم مورد توجه قرار میگیرد. در نهایت، شاعر از حوادث و دردسرهای زندگی غمانگیز میگوید که بر دل او و دیگران تأثیر میگذارد.
هوش مصنوعی: انسان مانند سنگ سختی است که از جام زر، لعل مینوشد؛ اما در عوض برای تأمین نیازهای بیمعنا و نادرست، خود را آزار میدهد و در تلاش به دنبال آنها میگردد.
هوش مصنوعی: هر کسی که نتواند محبت و دوستی را از افرادی با خلق و خوی تلخ و بداخلاق بگیرد، مانند صدفی است که در دریا به دنبال آب شیرین میگردد؛ اما نتیجهای نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: دل باخبر است که غفلت و بیتوجهی نادانان، برای دیگران هزینهساز و خطرناک است. افرادی که در کار خود تنبلی میکنند، از زحمت دیگران بهرهبرداری میکنند و به آسانی زندگی را میگذرانند.
هوش مصنوعی: هیچ جایی غیر از بیخود شدن و رهایی در این دنیای خاکی وجود ندارد. هر کسی که از میخانه بیرون برود، به نوعی دچار مشکلات و سختیها خواهد شد.
هوش مصنوعی: باد، دستان را از انبوه مال و ثروت دور میکند و این نشانهای است از تفرقه و جدایی. همچنین اگر ابر، آبی از دریا بگیرد، این عمل نیز نمادی از دوری و جدایی است.
هوش مصنوعی: از روزی که دلش دلتنگ است، چیزی جز خوردن نصیبش نمیشود، همانطور که آسیاب بدون دانه نمیتواند به کار خود ادامه دهد؛ وقتی خود را میخورد، بهنوعی به مشقت و سختی زندگیاش اشاره دارد.
هوش مصنوعی: به آرامی و با محبت، دست نوازش بر دل خود میزنم و از دردهای متعدد و دلشکستگی که از هر کسی کشیدهام، آگاه هستم.
هوش مصنوعی: حرص و طمع مانند آتش سوزان است و هیچ تفاوتی بین چیزهایی که به دست میآورند قائل نمیشود و بهطور بیپروا همه چیز را میبلعند.
هوش مصنوعی: نقص و ناتمامی زیبایی حسن به خاطر چشم زخم است، و وقتی که ماه کامل میشود، چشم حسود به خودش آسیب میزند.
هوش مصنوعی: دل ما از درد و مشکلاتی که بر ما میگذرد، ناله و تاسف میکند. هر کسی که در زندگیاش با چالشها و دشواریها روبهرو شود، مانند سنگی است که به ظرف شکنندهای برخورد کرده و آن را میشکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
یار ما در پرده شب باده تنها می خورد
سازگارش باد یارب گرچه بی ما می خورد
سبز نتواند شد از خجلت میان مردمان
هر که آب زندگی چون خضر تنها می خورد
بوالهوس را زان لب شیرین نظر بر نشأه نیست
[...]
می حرام محتسب بادا که بیما میخورد!
دارد آب زندگی چون خضر و تنها میخورد
گر نسیمی بر بساط عشرت ما بگذرد
شیشهها بر یکدگر چون موج دریا میخورد
میشوم مست از در میخانه هرگه بگذرم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.