تا عبیر افشانی زلف ترا نظاره کرد
نکهت پیراهن یوسف گریبان پاره کرد
نو نیاز عشق چون فرهاد و مجنون نیستیم
طفل ما مشق جنون بر تخته گهواره کرد
زخم من چون ماه نو تا گوشه ابرو نمود
تیغ چون دیوانگان زنجیر جوهر پاره کرد
همچو شبنم غوطه در سرچشمه خورشید زد
در عرق هر کس گل روی ترا نظاره کرد
کار ما اکنون به لطف بی گمانت بسته است
کآنچه می بایست کردن، سعی ما یکباره کرد
هیچ کافر را الهی کودک بدخو مباد!
چاره جوییهای دل صائب مرا بیچاره کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به تصویر زیبایی از عشق و معشوق میپردازد. او از جمال معشوق و تأثیر آن بر دل و جان خود صحبت میکند و تأکید میکند که عشق او مانند عشقهای افسانهای فرهاد و مجنون نیست. شاعر احساسات عمیق و زخمهای عاشقانهاش را توصیف میکند و به سختیها و دردهایی که در این مسیر تجربه کرده اشاره میکند. در پایان، او به ناامیدی و بیچاره بودن خود در دلمشغولیهای عشق اشاره میکند.
هوش مصنوعی: زمانی که زلف زیبای تو را تماشا کردم، عطر و بوی خوش آن باعث شد که قمیص یوسف با تمام زیباییاش به تکهتکه شود.
هوش مصنوعی: ما در عشق مانند فرهاد و مجنون نیازمند و دیوانه نیستیم، بلکه کودک ما تنها در اوج بیخبری و بازیگوشی، نشانههایی از جنون را بر تخته گهوارهاش منتشر کرده است.
هوش مصنوعی: زخم من مانند ماه جدیدی است که فقط قسمت کوچکی از آن دیده میشود. تیغ، مانند دیوانگانی که زنجیرها را پاره میکنند، به عمق وجود من نفوذ کرده است.
هوش مصنوعی: مانند شبنم که در چشمه خورشید غوطهور است، در عرق هر فردی، زیبایی تو دیده میشود.
هوش مصنوعی: کار ما اکنون به لطف و یاری حتمی تو بستگی دارد، زیرا آنچه که باید انجام میدادیم، یکباره و بدون هیچ تلاشی به انجام رسید.
هوش مصنوعی: هیچ کافر و بیایمانی نباید کودکانی بدخلق داشته باشد! تلاشها و جستجوهای دل من، مرا به درد و رنج انداخت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.