صبح از رشک بنا گوشت گریبان چاک کرد
روی گرمت مهر را داغ دل افلاک کرد
سهل باشد گر لب از خمیازه نتوانیم بست
از خمار می لب ساغر گریبان چاک کرد
تا گل صبح قیامت خار خار من بجاست
خار در پیراهنم مژگان آن بیباک کرد
با چنین پیشانیی زآیینه گل صافتر
دیده ما را چرا گردون پر از خاشاک کرد؟
با چنین نظمی که بر آیینه دل صیقل است
دام بتوان در غبار خاطرم در خاک کرد
تن به خواری ده که خورشید جهان افروز را
اینچنین با خاک یکسان شعله ادراک کرد
اشک را بنگر چه با رخسار زردم می کند
روز اول روی دادن طفل را بیباک کرد
تا توانی دست از فتراک همت برمدار
جذبه همت مرا سرحلقه فتراک کرد
پیش مردم، کشتن آتش به آتش رسم نیست
آتشم را سرد چون آن روی آتشناک کرد؟
از برای رقعه هر کس کاغذی خوش می کند
صائب ما رقعه خود را ز برگ تاک کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف احساسات و زیباییهای زندگی و طبیعت میپردازد. شاعر با تصاویر زیبا و زنده از صبح، عشق، غم و امید، حالاتی را که تجربه میکند بیان میکند.
او از زیبایی چهره محبوبش و تأثیر آن بر دل و جانش میگوید و احساسات عمیق خود را نسبت به دنیا و روابط انسانی ابراز میکند. همچنین، به تقابل زندگی و مرگ، آتش و سردی، و تلاش برای حفظ همت و اراده در برابر چالشها اشاره میکند. در نهایت، او با تصویرسازی از رقعه عشق خود، آن را از برگ تاک تشبیه میکند و به زیبایی و ظرافت آن اشاره میکند.
به طور کلی، شعر به تجلی زیباییها و چالشهای زندگی انسانی میپردازد و احساسات عمیق و انسانی را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: صبح به قدری زیبا و دلنشین است که وقتی به چهرهات نگاه میکند، به خاطر زیباییات از حسادت، لباسش را چاک میکند. گرمای وجود تو آنقدر جذاب است که حتی خورشید را هم به درد دل وادار میکند.
هوش مصنوعی: اگر نتوانیم لبهایمان را از خمیازه بگشاییم، ساده است، چون از مستی میکوشیم که با لب ساغر، گریبانمان را بکشاییم.
هوش مصنوعی: تا زمانی که ما به صبح قیامت برسیم، دل من پر از درد و رنج است. اشکهایم به خاطر بیاحساسی و بیرحمی شخصی خاص، دلم را میسوزاند و زخمهای عمیق را به یادم میآورد.
هوش مصنوعی: با این زیبایی که در چهرهات هست، چرا دنیا به ما زشتی و رنج داده است؟
هوش مصنوعی: با چنین نظم و ترتیب زیبایی که در دل دارم، میتوانم به راحتی سایههای غم و یادهای آشفتهام را در خاک پنهان کنم.
هوش مصنوعی: بدن خود را به ذلت و خوارگی بسپاری، زیرا که خورشید روشنگر جهان نیز توانست به این سادگی با خاک درآمیخته و به شعلهٔ فهم و درک برسد.
هوش مصنوعی: به اشکهای من نگاه کن که چگونه صورت زردم را تغییر میدهد. روزی که برای اولین بار کودک به دنیا آمد، این احساسات مرا شجاعتر کرد.
هوش مصنوعی: هر زمان که بتوانی، از تلاش و کوشش خود دست برندار، زیرا شوق و ارادهام تو را در مرکز توجه قرار داده است.
هوش مصنوعی: در حضور مردم، آتش را با آتش خاموش نمیکنند. آتش من را هم سرما بخشیدی، وقتی آن چهره آتشین را دیدم؟
هوش مصنوعی: هر کسی برای نوشتن نامه یا پیام خود کاغذی زیبا و مناسب انتخاب میکند، اما صائب برای نوشتن پیام خود از برگ تاک استفاده کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گرچه ماه مصر را دامن زلیخا چاک کرد
گرد تهمت چاک پیراهن زرویش پاک کرد
شد ز آب تیغ گرد خط از آن عارض بلند
چون توان آیینه را با دامن تر پاک کرد؟
دیده بد دور باد از روی آتشناک او
[...]
بیتو تا ره بر غبار خاطر غمناک کرد
نالة من خاکها در کاسة افلاک کرد
سر به گردون گر رسد افتادگی دستار ماست
آتش مادر تواضع سجده پیش خاک کرد
آب عصمت میچکد از ساغر سرشار ما
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.