ای زلف تو شیرازه دیوان قیامت
هم سلسله، هم سلسله جنبان قیامت
خاموشی و گفتار دهان تو دهد یاد
از بست و گشاد در دکان قیامت
چشم تو سیه خانه صحرای تجلی
خال دهنت مهر نمکدان قیامت
مژگان صف آرای تو همدوش صف حشر
ابروی تو هم پله میزان قیامت
دامان قیامت بود آن زلف پریشان
روی تو چراغ ته دامان قیامت
مانند در گوش تو شده تازه و سیراب
از صبح بناگوش تو ایمان قیامت
وقت است که در دیده خفاش گریزد
از شرم تو خورشید درخشان قیامت
شد صبح قیامت ز لب لعل تو پرشور
می خواست نمکدان چنین خوان قیامت
چون جلوه کنی از دو جهان گرد برآید
بسته است به دامان تو دامان قیامت
رسوایی معشوق نه جرمی است که بخشند
عاشق نبرد شکوه به دیوان قیامت
از راه خطرناک تو ای کعبه امید
یک منزل کوتاه، بیابان قیامت
صائب چه گشایی گره از طره دلدار؟
نگشوده کسی فال ز دیوان قیامت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و جذابیت معشوق اشاره دارد و از او به عنوان نمادی از قیامت یاد میکند. زلف و لب او به مثابه اجزاء اصلی دیوان قیامت معرفی شدهاند، که هم آرامش و هم آشفتگی را به همراه دارند. در اینجا، معشوق به عنوان منبع نور و روشنایی در تاریکیها معرفی میشود و چشمان او به سیراب کردن امیدها و آرزوها میپردازند. شاعر با تصاویری از روز قیامت و زیباییهای معشوق، احساس عمیق عشق و نیاز به او را به تصویر میکشد. همچنین، عدم توانایی در بیان عشق و احساسات در مواجهه با جذابیت معشوق، به نوعی حسایی از ناامیدی و شگفتی را به وجود میآورد. در نهایت، این شعر به تجربه عاشقانه و معنوی اشاره دارد که همچون سفری خطرناک اما زیباست.
هوش مصنوعی: زلف تو آن قدر زیبا و مجذوبکننده است که میتواند حتی نظم و ترتیب روز قیامت را هم تحت تأثیر قرار دهد. زلف تو به مثابه یک رشته است که همه چیز را به هم وصل میکند و مانند یک حرکت نرم، همه چیز را در قیامت به تصرف خود درمیآورد.
هوش مصنوعی: سکوت و سخن تو یادآور درهای بسته و باز در دکان قیامت است.
هوش مصنوعی: چشمان تو مانند یک سیاهچاله در دنیای زیبایی و تجلی هستند، و خال روی لبهایت به مانند نمکدان، نشانهای از زیبایی و جذابیت در دنیای بیپایان است.
هوش مصنوعی: چشمهای زیبا و دلفریب تو در کنار ابروهای خوشگلات، به اندازهی سنجش و اندازهگیری در روز قیامت تاثیرگذار و قابل توجه هستند.
هوش مصنوعی: زلف پریشان تو به عنوان نمادی از زیبایی و شگفتی، مانند نوری در روز قیامت است. این تصویر به ما یادآوری میکند که زیبایی تو میتواند امید و روشنی را در روزهای سخت به ارمغان آورد.
هوش مصنوعی: گویی گوش تو مثل صبحی تازه و سیراب شده است که ایمان و امید قیامت در آن است.
هوش مصنوعی: زمان آن فرامیرسد که در حضور تو، خفاش از دیدن تو شرم کند و خورشید نورانی قیامت نمایان شود.
هوش مصنوعی: صبح قیامت با طراوت و شوقی چون لبهای سرخ تو آغاز میشود، و در این روز بزرگ، مانند نمکدان، زیبایی و طعم زندگی در این صحنه نمایان میشود.
هوش مصنوعی: زمانی که تو ظاهر شوی و نمایان گردی، تمام عالم به دور تو جمع خواهد شد و قیامت در دامن تو قرار خواهد گرفت.
هوش مصنوعی: رسوایی معشوق تقصیر نیست که به خاطر آن عاشق شکوایی نکرده و از خداوند در روز قیامت طلب بخشش نکند.
هوش مصنوعی: ای کعبه امید، تو که راهی پرخطر و دشوار را پیش رو داری، تنها یک قدم نزدیکتر به سرزمین قیامت است.
هوش مصنوعی: ای صائب، چه فایدهای دارد که تو تلاش کنی گرهای از موی دلبر را باز کنی؟ هیچکس نتوانسته است از دیوان قیامت خبری بگیرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عشق است به دل شور بیابان قیامت
بر داغ نگون کرده نمکدان قیامت
ناصح، تو به رسوایی ما پرده مپوشان
این چاک گذشته ست ز دامان قیامت
در سنگ چه مقدار بود جلوه شرر را
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.