کیفیت می با لب شکرشکن توست
نقلی که می از خویش برآرد دهن توست
کرده است شکرخند به شیرین دهنان تلخ
این شور که در پسته شکرشکن توست
در دیده ما حاشیه گلشن رازست
خطی که به گرد لب رنگین سخن توست
سروی چو تو این سبز چمن یاد ندارد
پیراهن گل، تر ز قماش بدن توست
از غیرت پیچ و خم آن موی میان است
هر تاب که در زلف شکن بر شکن توست
هر چند خط سبز بود آیه رحمت
چون سبزه بیگانه گران بر چمن توست
از موی شکافان جهان است سرآمد
این تیغ زبانی که نهان در دهن توست
خورشید کز او نعل فلکهاست در آتش
پروانه پر سوخته انجمن توست
بر دوزخیان میوه فردوس حرام است
دندان هوس کند ز سیب ذقن توست
صائب طمع بوسه ز دلدار فضولی است
زان لقمه بکش دست که بیش از دهن توست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خصمی به میان من و غیر از سخن توست
بادام دو مغزی، دو زبان در دهن توست
چشمی به ره نکهت خود داشته دایم
پیراهن یوسف که کنون پیرهن توست
افسانه ی یوسف که گرفته ست جهان را
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.