روزی که عشق داغ مرا بر جگر گذاشت
از شرم، لاله پای به کوه و کمر گذاشت
عاقل ز دست دامن فرصت نمی دهد
نتوان جنون خود به بهار دگر گذاشت
آن گرمرو ز سردی ایام آگه است
کز نقش پا چراغ به هر رهگذر گذاشت
پیداست سعی آبله پایان کجا رسد
در وادیی که برق سبکسیر پر گذاشت
در پیچ و تاب عمر سر آورد چون کمند
صیاد پیشه ای که مرا از نظر گذاشت
محمود نیست ظلم به دلهای بیگناه
زلف ایاز در سر این کار سر گذاشت
آسوده ام که پیر خرابات چون سبو
بالین ز دست خویش مرا زیر سر گذاشت
از ساحل نجات به بحر خطر فتاد
از حد خود کسی که قدم پیشتر گذاشت
شبنم در آرزوی رخ لاله رنگ تو
دندان ز برگ لاله و گل بر جگر گذاشت
صائب مکش سر از خط تسلیم زینهار
کان کس که پا کشید ازین راه، سر گذاشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف عشق و دردهای ناشی از آن میپردازد. او میگوید که عشق داغی بر دل او گذاشته و از شرم آن به دامن کوه و کمر پناه برده است. شاعر به تأثیرات جنونآور عشق اشاره میکند و تأکید میکند که فرصتها را نباید از دست داد. همچنین، او به گذر عمر و تلخیهایی که در این راه تجربه میکند، میپردازد.
شاعر به میل و آرزوی رسیدن به معشوق اشاره میکند و از ظلمهایی که بر دلهای بیگناه میرود، ابراز تأسف میکند. در پایان، او نسبت به خطراتی که در مسیر عشق وجود دارد هشدار میدهد و از تسلیم نشدن در برابر چالشها سخن میگوید. به طور کلی، شعر بیانگر احساسات عمیق و تجربیات شاعر در ارتباط با عشق و زندگی است.
هوش مصنوعی: روزی که عشق حسی عمیق و سوزان در وجودم ایجاد کرد، به خاطر شرم و حیا، گل لاله بر روی زمین و در دامنه کوهها رشد کرد.
هوش مصنوعی: انسان خردمند هرگز فرصتها را از دست نمیدهد، زیرا نمیتواند دیوانگی و لحظات روحی خود را به بهار دیگری موکول کند.
هوش مصنوعی: آن شخص باطراوت و پرحرارت از سردی روزگار آگاه است و از آنجایی که ردپای او چون چراغی در مسیر دیگران روشن شده، تأثیرش بر همه مشهود است.
هوش مصنوعی: آشکار است که تلاش کسی که به اندازه آبله است، در جایی که برق و تندهوایی میتازد، به کجا میتواند برسد.
هوش مصنوعی: در جریان زندگی، مانند دام شکارچی، با من بازی کرد و من را از دیدهها پنهان کرد.
هوش مصنوعی: محمود نباید به دلهای بیگناه ظلم کند، زیرا زلف ایاز در این کار نقش و تأثیر دارد.
هوش مصنوعی: من در آرامش هستم زیرا پیر خرابات (مغازهدار یا راهنما در میخانه) مانند یک بالش، مرا با دست خودش زیر سر گذاشته است.
هوش مصنوعی: کسی که از مرز ایمنی عبور کند و به خطر بیفتد، در واقع خودش را در معرض خطر قرار داده است.
هوش مصنوعی: شبنم که به خاطر زیبایی و رنگ لاله به شدت مشتاق است، دندانش را بر روی برگ لاله و گل گذاشته است.
هوش مصنوعی: سر خود را از خط تسلیم برمدار، زیرا کسی که از این مسیر پا کشید، سرش را از دست داد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
امسال نوبهار قدم پیشتر گذاشت
گل نیز از بساط چمن پا بدر گذاشت
سوسن بوصف باغ زبانرا کبود کرد
نرگس ز شوق در قدح لاله سر گذاشت
برگ شکوفه رقعه معشوق باغ بود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.