تا آدمی خمش نشود برگزیده نیست
صهبا ز جوش تا ننشیند رسیده نیست
تمکین ز چار موجه طمع داشتن خطاست
در قلزمی که آب گهر آرمیده نیست
هر کس نظر به عیب کسان از هنر کند
در پیش صاحبان نظر پاک دیده نیست
بیهوده دست بر دل من می نهد طبیب
لنگر حریف کشتی طوفان رسیده نیست
آواز نیست پای به دامن کشیده را
هر کس که از وصول زند دم رسیده نیست
مشغول جمع کردن تیر فکنده است
پشت فلک ز راه تواضع خمیده نیست
مگشای لب به خنده و کوتاه دار دست
در عالمی که دست و لب ناگزیده نیست
پیوسته در کشاکش خار علایق است
چون سرو دامنی که درین باغ چیده نیست
صائب بود ز درد خطا صاف فکر من
در جام من به غیر شراب چکیده نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی چالشها و نواقص انسانی میپردازد و بیان میکند که تا زمانی که فرد به خود و وجودش آگاهی نیابد، نمیتواند به انتخابهای صحیح و درستی برسد. شاعر به تمایلات ناخواسته و عیبهای دیگران اشاره میکند و میگوید که کسی که به عیبهای دیگران مینگرد، خود شایستگی نظر کردن را ندارد. همچنین، او به بیفایده بودن برخی تلاشها و درمانها در زندگی اشاره میکند و میگوید که در عالم پیچیدهای که در آن زندگی میکنیم، ممکن است بسیاری از رفتارها و احساسات ما بیمعنا باشند. در پایان، شاعر اعتراف میکند که او به جز شراب، هیچ چیز دیگری در زندگی نمیبیند و اندیشهاش به خلوص و شفافیت نیاز دارد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که انسان آرام نگیرد و خشمگین نشود، به درستی نمیتواند از بهشت الهی بهرهمند شود. اگر جوشی در او نباشد، به حقیقت و مقام بالای خود نخواهد رسید.
هوش مصنوعی: در تلاش برای رسیدن به چیزی که ممکن نیست، اشتباه است. مثل این که در دشت خشک و بی آب، به دنبال چشمهای باشی که وجود ندارد.
هوش مصنوعی: اگر کسی به عیبهای دیگران نگاه کند و بخواهد خود را بر اساس هنر خود نشان دهد، در نظر انسانهای صاحب نظر و با بینش، دچار نقصان و ناپاکی خواهد بود.
هوش مصنوعی: طبیب بیفایده بر دل من دست میگذارد؛ مانند لنگری که حریف طوفان است و هیچ کمکی نمیتواند بکند.
هوش مصنوعی: آواز کسی که به پای دامنش نزدیک شده، وجود ندارد؛ زیرا هر کسی که به حقیقت و رسیدن به هدف نائل شده، دیگر نیازی به صحبت کردن ندارد.
هوش مصنوعی: سماوات (آسمان) به خاطر تواضع و احترام، خود را خم کرده و در حال جمع کردن تیرهای به پرتاب درآمده است.
هوش مصنوعی: در دنیایی که لبخند و دستی گرما و نزدیکی را به وجود میآورد، بهتر است که به این احساسات نپردازیم و ارتباطات سطحی را محدود کنیم.
هوش مصنوعی: انسان همیشه در کشمکش و چالش با آرزوها و وابستگیهاست، مانند درخت سرو که در این باغ، دامناش را چیدهاند و خالیست.
هوش مصنوعی: از درد و رنج، افکار من به وضوح و روشنی رسیده است و در وجود من تنها چیزی که جاری است، شراب نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جز آفریدگار جهان آفریده نیست
بشنو که کس چنین سخن از کس شنیده نیست
تا زنده ام جز این نرود بر زبان من
زیرا که کس مرا جز ازو آفریده نیست
مادر مرا که زاد و بپرورد و شیر داد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.