گنجور

 
صائب تبریزی

در کاروان ما جرس قال و قیل نیست

در عالم مشاهده راه دلیل نیست

عیبی به عیب خود نرسیدن نمی رسد

گر ثقل خود ثقیل بداند ثقیل نیست

بگریز در خدا ز گرانان که کعبه را

اندیشه از تسلط اصحاب فیل نیست

چرخ کبود دشمن فرعونیان بود

ورنه کلیم را خطر از رود نیل نیست

گردون سیاه کاسه ز طبع خسیس توست

هر جا طمع وجود ندارد بخیل نیست

زاهد به آب رانده پندار باطل است

ورنه شراب تلخ کم از سلسبیل نیست

در گوش عارفی که بود هوش پرده دار

یک برگ بی صدای پر جبرئیل نیست

بازیچه محیط حوادث شود چو موج

در دست هر که لنگر صبر جمیل نیست

صائب خموش چون نشود پیش اهل حال؟

آنجا مجال دم زدن جبرئیل نیست

 
 
 
صائب تبریزی

همین شعر » بیت ۹

صائب خموش چون نشود پیش اهل حال؟

آنجا مجال دم زدن جبرئیل نیست

قصاب کاشانی

قصاب قول صائب دانا بگو که گفت

اینجا مقام پر زدن جبرئیل نیست

حکیم نزاری

می ده که در خواص کم از سلسبیل نیست

رغم جماعتی که بر ایشان سبیل نیست

بی می مرو طریق محبت که هم چو می

روشن دلی دگر سوی مقصد دلیل نیست

گر می پرست ناخلف است و حرام زاد

[...]

اهلی شیرازی

شاه رسل که خاتم مهر رسالت است

جاییکه او بود ره نوح و خلیل نیست

در وصف شاه هر چه بگوییم و گفته اند

بیش است از آن و حاجب شرع و دلیل نیست

کی جبرییل محرم معراج او شود

[...]

قصاب کاشانی

در شهربند عمر که کس را دلیل نیست

چیزی به غیر دردسر و قال و قیل نیست

بسیار در قلمرو صورت جمیل هست

اما یکی به خوبی صبر جمیل نیست

وامانده‌ای که تشنه‌لبِ آب رحمت است

[...]

فروغی بسطامی

کس نیست کاو به لعل تو خونش سبیل نیست

الا کسی که تشنه لب سلسبیل نیست

مستغنی‌ام به عشق تو از وصل حور عین

آری به چشم من همه چشمی کحیل نیست

روز قیامت آمد و وصلت نداد دست

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه