در چار باغ دهر نسیم مراد نیست
از ششدر جهات، امید گشاد نیست
در راه ابر، تخم تمنا نکشته ام
کشت مرا ملاحظه از برق و باد نیست
آسودگی ز عمر سبکرو طمع مدار
بر گردباد و سایه او اعتماد نیست
آن را که جذب عشق برون آرد از وطن
چون ماه مصر در گرو خیرباد نیست
در مکتبی که ساده دلان مشق می کنند
رخسار صفحه نقش پذیر مداد نیست
در عهد شیب، شکوه نسیان چرا کنم؟
کم نعمتی است این که جوانی به یاد نیست؟
صائب تلاش صحبت پروانه می کند
بیتابی چراغ ز سیلی باد نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کار از دهان او همه دم بر مراد نیست
بر هیچ اعتبار و بهیچ اعتماد نیست
بازآ که غنچه وار دل تنگ بسته است
غیر از نسیم وصل تو هیچش گشاد نیست
جان حزین من که کسی یاد او نکرد
[...]
وصلم میسر است ولی بر مراد نیست
بر دل نهم چه تهمت شادی که شاد نیست
غم میفروخت لیک به اندازه میفرست
یک دل درون سینه ما خود زیاد نیست
جایی هنوز نیست به ذوق دیار عشق
[...]
در کعبتین عشق تو نقش مراد نیست
وز ششدر غم تو امید گشاد نیست
در دشت شوق بس که به سر بردم، آن چنان
گم گشت نام من که مرا هم به یاد نیست
دادیم جان و دل ز خم زلف او نرست
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.