آن روی آتشین که جگرها کباب اوست
نور و صفای شمع و گل از آب و تاب اوست
در چهره گشاده صبح بهار نیست
فیضی که در گشودن بند نقاب اوست
در هیچ دیده آب نخواهد گذاشتن
این روشنی که با رخ چون آفتاب اوست
از دور باش غیر ندارم شکایتی
هر شکوه ای که هست مرا از حجاب اوست
روز حساب اگر چه ندارد نهایتی
کوته به پرسش ستم بی حساب اوست
از ضعف اگر چه ما به زمین نقش بسته ایم
جان نفس گسسته ما در رکاب اوست
یک مو ز پیچ و تاب میان تو کم نشد
هر چند پیچ و تاب من از پیچ و تاب اوست
گر دیگران به لطف و به احسان مقیدند
صائب اسیر شیوه ناز و عتاب اوست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و انرژی یک وجود محبوب میپردازد که نور و صفای او مانند شمع و گل است. شاعر به حیرت و شگفتی خود از این زیبایی اشاره دارد و میگوید که این روشنی از چهره محبوبش ناشی میشود. او همچنین میگوید که نه تنها در دوری از محبوب تردیدی ندارد، بلکه هر گونه شکایت او ناشی از حجاب و دوری از این زیبایی است. در روز حساب، سؤالها و پرسشها زمانی کوتاه میشوند که به عشق و زیبایی او فکر میکند. اگرچه او و دیگران ممکن است در ضعف و محدودیت باشند، اما جان و نفس شاعر به عشق و زیبایی محبوبش وابسته است. در نهایت، او به ناز و لطافت محبوبش اشاره میکند و میگوید که او تحت تأثیر شیوه و دلربایی محبوبش قرار دارد.
هوش مصنوعی: آن چهره درخشان و جذاب که دلها را میسوزاند، مانند نور شمع و زیبایی گل، از طراوت و جاذبه خاص خود بهرهمند است.
هوش مصنوعی: در چهرهی روشن صبح بهاری، زیبایی و نعمتی وجود ندارد که در برداشتن پوشش و پردهاش نهفته است.
هوش مصنوعی: این روشنی که چهرهاش مانند آفتاب است، هیچگاه در هیچ چشمی نخواهد گذاشت که آب ببندد.
هوش مصنوعی: من از دوری کسی که غیر از اوست، هیچ شکایتی ندارم؛ هر نگرانی که دارم به خاطر حجاب اوست.
هوش مصنوعی: روز قیامت اگرچه پایانی ندارد، اما در آن روز به پرسش از ظلم و ستمی که شده، به شدت رسیدگی خواهد شد.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه به خاطر ضعفمان بر زمین افتادهایم، اما جان و نفس ما همچنان در خدمت او و در همراهیاش قرار دارد.
هوش مصنوعی: در اینجا گفته میشود که حتی با وجود تغییرات و تحولات زیاد در زندگی و روابط، هیچ چیزی از تو کم نشده است. هرچند که این پیچ و تابها و چالشها از تأثیرات دیگران بر من نشأت میگیرند. در واقع، شخصیت و وجود تو تحت تأثیر این پیچیدگیها قرار نگرفته است.
هوش مصنوعی: اگر دیگران به مهربانی و نیکی عادت دارند، صائب در دام زیبایی و خشم او گرفتار است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چشم تو فتنه ای است که عالم خراب اوست
مستی دیر و باده ز جام شراب اوست
رویت که صبح صادق شهر وجود ماست
از هر طرف که می نگرم فتح باب اوست
معنی اوست هرچه دل اندیشه می کند
[...]
گنجی ست عشق یار که عالم خراب اوست
بحری ست لطف دوست که گردون حباب اوست
گر صادقی چو صبح مزن جز به مهر دم
چون صدق عالمی ست که مهر آفتاب اوست
راه ادب گزین که سزاوار افسر است
[...]
گنجی ست راز عشق، که دل ها خراب اوست
پیمانه لفظ و معنی رنگین، شراب اوست
دنبال شوخ چشم غزالی فتاده ام
چون آهوی رمیده، دلم در شتاب اوست
دستم اگر به طرف عنانش نمی رسد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.