از خون چو داغ لاله حصار دل من است
هر که بوی خون شنوی منزل من است
تخم محبتی که سویدای عالم است
امروز در زمین دل قابل من است
طوفان نوح را به نظر درنیاورد
شور محبتی که در آب و گل من است
با کاینات یکدل و یکروی گشته ام
هر جا که یار جلوه کند در دل من است
دریا چه می کند به خس و خار خشک من؟
بر هر کفی که دست زنم ساحل من است
آسودگی به راه ندانسته ام که چیست
چون برق، منتهای نفس منزل من است
تمکین طور را به فلاخن گذاشته است
این راز سر به مهر که اندر دل من است
دارد ز خون صید حرم دست در نگار
سنگین دلی که درصدد بسمل من است
گر بر فلک برآمده است ابر نوبهار
صائب گدای دیده دریا دل من است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی احساسات عمیق و دردهای عاشقانه را بیان میکند. شاعر از خون و داغ لاله به عنوان نماد عشق و غم یاد میکند و تأکید میکند که هر کسی که به عشق و درد او آشنا باشد، در واقع در خانه اوست. او میگوید محبتای که در دل دارد، همچون دانهای درخت و دنیای اوست و حتی طوفان نوح نیز نمیتواند شدت این محبت را درک کند. شاعر به یکدلی با کائنات اشاره میکند و میگوید که هر جا یار بخواهد نمایان شود، در دل او است. همچنین، به تنهایی و عدم آسودگی در زندگی اشاره کرده و به رازهایی در دل کهنهاش میپردازد. در نهایت، شاعر احساس سنگینی و درد در دل خود را بیان میکند و به عشق و احساسات عمیقش اشاره دارد که در دلش جاری است.
هوش مصنوعی: دلم پر از درد و رنجی است که مثل لکههای خون روی گل لاله نمایان شده. هر کسی که بوی خون را حس کند، به خانه من وارد میشود.
هوش مصنوعی: عشق و محبت عمیق و ارزشمندی که در جهان وجود دارد، حالا در دل من که آماده دریافت آن است، کاشته شده است.
هوش مصنوعی: عشق و محبت من به اندازهای عمیق و زیاد است که حتی طوفان نوح نمیتواند آن را به تصویر بکشد یا درک کند. این احساسات در وجود من به قدری قوی و ناب هستند که هیچ چیزی قادر به مقایسه با آنها نیست.
هوش مصنوعی: من با تمام موجودات و هستی به یک دل و یک رویی رسیدهام و هر جایی که دوستم خود را نشان دهد، درون قلب من قرار دارد.
هوش مصنوعی: دریا چه تأثیری بر علفهای خشک و بیفایده من دارد؟ هر جایی که انگشتی بزنم، همان جایی است که من را به ساحل میرساند.
هوش مصنوعی: آسایش و راحتی را که نمیدانم چیست، مانند برق ناگهانی به ذهنم میآید و به مثابه آخرین نفس من در مسیر زندگیام است.
هوش مصنوعی: راز عمیقی که در دل من نهفته است، به گونهای در حال آشکار شدن است که مانند کوه طور برزخ و پنهان نمانده، بلکه در حال نمایش است.
هوش مصنوعی: دست آن معشوق سنگیندل، از خون شکار حرم، آماده است تا مرا به شدت مجروح کند.
هوش مصنوعی: اگر در آسمان ابرهای نوبهار ظهور کردهاند، دل دریایی من، همچون گدایی در انتظار است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از خون چو داغ لاله حصار دل من است
هر جا که بوی خون شنوی منزل من است
پیوسته ذوق باده چو خون در دل من است
گویی ز صاف و درد می آب و گل من است
از تخم عشق یار که در سینه کاشتم
برداشتن دل از دو جهان حاصل من است
افتادگی است مقصد صحرا نورد عشق
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.