گنجور

 
صائب تبریزی

چشم اثر به گریه مستانه من است

خط نجات بر لب پیمانه من است

چین شکست نیست بر ابروی عهد من

معموره وفا دل ویرانه من است

هرگز ملایمت به نگهبان نمی کنم

فانوس داغ جرأت پروانه من است

با پاکدامنان نظری هست حسن را

تا آفتاب سرزده، در خانه من است

سیل سبک عنان که ز عالم گذشته است

صائب خراب گوشه ویرانه من است

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
صائب تبریزی

این کوه غم که در دل دیوانه من است

سنگ ملامت ابجد طفلانه من است

جوش گل از ترانه مستانه من است

هر جا سری است گرم ز پیمانه من است

پیوسته هست در دل من گریه ای گره

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه