ز زلف او دل عشاق را محابا نیست
کبوتران حرم را ز دام پروا نیست
مکن سپند مرا دور از حریم وصال
که بیقراری من خالی از تماشا نیست
اگر ز اهل دلی ذره را حقیر مدان
که هیچ نقطه سهوی کم از سویدا نیست
ز خود جداشدگان پرس درد تنهایی
که هر که دور ز مردم فتاده تنها نیست
لب سؤال صدف بی حجاب می گوید
که هیچ آب مروت به چشم دریا نیست
نمی توان به زبان حرف وا کشید از من
که روی حرف مرا جز به چشم گویا نیست
معاشران سبکروح بوی پیرهنند
به دوش چرخ گران هیکل مسیحا نیست
سپر فکند فلک پیش آه من صائب
علاج خصم زبردست جز مدارا نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف عشق و تنهایی میپردازد. شاعر از دل عاشقان میگوید که تحت تأثیر زلف محبوب، هیچ احتیاجی به احتیاط ندارند، مانند کبوترانی که از دام نمیترسند. او از دوری از وصال محبوب ناخوشنود است و میگوید که بیقراریاش بدون تماشا نمیتواند برطرف شود. شاعر به اهمیت هر ذرهای از عشق اشاره کرده و آن را کمارزش نمیداند. او به درد تنهایی جداشدگان میپردازد و میگوید که دوری از انسانها به معنای تنها بودن نیست. همچنین، از محبت و صداقت میگوید که هیچ چیزی مانند آب مروت نمیتواند از چشم دریا بیرون بیفتد. در نهایت، او بیان میکند که کلمات نمیتوانند به درستی احساساتش را منتقل کنند و فقط از طریق چشم میتوانند بیان شوند. شاعر به این نتیجه میرسد که برای مقابله با مشکلات زندگی، مدارا و تحمل بهترین راه است.
هوش مصنوعی: زلف او باعث شوق و عشق عاشقان است و آنها از عشق و رغبت خودشان نمیترسند، مانند کبوترانی که در حرم هستند و از دامها نمیهراسند.
هوش مصنوعی: به من اجازه نده که از حریم عشق و وصال دور شوم، زیرا دل بیقراری من بدون تماشا و دیدار تو آرام نمیگیرد.
هوش مصنوعی: هر ذرهای از وجود اهل دل را کوچک و حقیر نپندار، چرا که حتی کوچکترین نقطهای از وجود او، چیزی کمتر از یک نقطه در سیاهی نیست.
هوش مصنوعی: از کسانی که از خود جدا شدهاند، دربارهی رنج تنهایی بپرسید؛ زیرا هر کسی که از جمع مردم دور شده، لزوماً تنها نیست.
هوش مصنوعی: به راحتی میتوان فهمید که در اینجا، صدفی بدون پرده و قید، حقیقتی را بیان میکند: اینکه دریا هم نمیتواند به آن اندازه که باید با مروت و رحم به دیگران رفتار کند.
هوش مصنوعی: نمیتوان با کلمات احساسات و افکار من را بهخوبی بیان کرد، چرا که تنها چشمانم میتوانند حقیقت را نشان دهند.
هوش مصنوعی: رفقای سبکسر مثل بوی پیراهنی هستند که بر دوش چرخ سنگین میآویزد و مسیحا با آن هیکل بزرگش نیست.
هوش مصنوعی: دولت و سرنوشت در برابر نالهها و دردهای من تسلیم شدهاند. بهترین راه برای مقابله با دشمن قوی، صبر و مدارا است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ز مردمان مشمر خویش را به هیات و شکل
که مردمی نه همین هیکل هیولا نیست
به حسن ظاهر و باطن مسلمت نکنند
که این دو هم ز صفتهای روح حیوانیست
وگر تو گویی نطقست مر مرا گویم
[...]
بزرگوارا دانی که نه ز تقصیرست
اگر دعا گو بر درگه تو پیدا نیست
ز روی ظاهر و صورت رهی گر آنجا نیست
رواست؛ زانکه بصورت رهی گرانجا نیست
تو را چو در همه عالم به حسن یکتانیست
ازان به حال منت هیچگونه پروا نیست
تو را به ماه درخشنده نسبتی نکنم
که ماه را رخ گلگون و چشم شهلا نیست
غریب نیست که روی تورشک خورشید است
[...]
شهی که پاس رعیت نگاه میدارد
حلال باد خراجش که مزد چوپانیست
وگر نه راعی خلق است زهرمارش باد
که هر چه میخورد او جزیت مسلمانیست
بحسن روی تو خورشید عالم آرانیست
بلطف رسته دندان تو ثریا نیست
توئی چو سرو ولی سرو ماهرخ نبود
توئی چو ماه ولی ماه سرو بالا نیست
ز جان غلام قد همچو سرو آزادت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.