تو را چو در همه عالم به حسن یکتانیست
ازان به حال منت هیچگونه پروا نیست
تو را به ماه درخشنده نسبتی نکنم
که ماه را رخ گلگون و چشم شهلا نیست
غریب نیست که روی تورشک خورشید است
عجب تر آنکه دهانت چو ذره پیدا نیست
ز بس کز آتش عشقت همی پزم سودا
به رنگ آب دو چشمم شراب حمرا نیست
گمان برم که نیابند در همه عالم
کسی که در سر او از غم تو سودا نیست
نسیم با سر زلفت چنین خوش است امروز
که دیگرش سر باغ و دل تماشا نیست
اگر چه روی تو طاووس باغ جان و دل است
حدیث وصل تو جز داستان عنقا نیست
بیا که از غم تو جان من به جان آمد
بیا که بی لب تو عیش من مهیا نیست
بدین لطافت و خوبی برای مخدومی
که بارگاه وصال تو منصب مانیست
محمد بن محمد که کارنامه حمد
به جز به محمدت ذات او مطرا نیست
یگانه بار خدائی که از کمال خرد
زخسروان جهانش همال و همتا نیست
زهی رسیده جلالت به منصبی که ز عجز
مسافران خرد را گذر به آنجا نیست
توئی که در صحت کار کرد دولت تو
قدر مجال ندارد قضا توانا نیست
تو راز غیب ندیدی به دیده و دانش
تو را که دید تواند که هیچ پیدا نیست
مراسم سخن مشتبه ضمیر روشن تست
اگر چه اسم نظیر تو را مسما نیست
ز حرف و تیغ تو فعلی که می شود ظاهر
محقق است که آن جز به اسم اعدا نیست
در آفتاب جمالت ستاره چون گردد
که درهوای تومه را مجال حربا نیست
کفت به ابر تشبه کجا کند معنی
که چون تاثر جود تو فیض او را نیست
چو ساقیان سمن ساق تو کمربندند
گمان برم که قمر جز به برج جوزا نیست
سودا فتح وظفر ممکن سعادت تست
اگر چه منزل مهر تو جز سویدا نیست
خجسته رای تو را روشنی مدان که جداست
که آفتاب خرد نزد او هویدا نیست
خدایگانا من بنده آن کسم که مرا
جز آستان رفیعت ملاذ و ملجا نیست
مرا به لطف تو امیدهای بسیار است
از آنکه مثل تو مخدوم هیچکس را نیست
توئی محمد و من وارث ابونصرم
جو یار غار توام این حدیث زیبا نیست
ز دوستی تو با دشمنان به پیکارم
که دشمن تو مبادا هیمشه الا نیست
به هر جفا ز وفای تو می نخواهم گشت
از اینکه نقض وفا شیوه احبا نیست
امور خطه اربل به من حوالت کن
که نصر دین محمد مقام ترسا نیست
برای مصلحت نام تست کوشش من
وگرنه اربل ویرانه لایق ما نیست
تو را حقوق ایادیست بر من از اول
چنانکه محمل آن از قبیل احصانیست
به باب دوستی و شرط بندگی با تو
ز خسروان درت هیچکس چو برپا نیست
سه بیت می کنم از شعر جاسبی تضمین
در این قصیده چو به زان سه بیت غرا نیست
به خواب دیدم یکشب جمال فردوسی
که گفت شمس تو را زین حدیث تنها نیست
بدین صفت که توئی من شدم بر محمود
دو بیت گفتم بر خواطرت همانا نیست
خجسته خواطر محمود را دلی دریاست
چگونه دریا کآنرا کرانه پیدا نیست
همیشه تا که تن انس و جان از آن هستی
شود ز گردش این آسمان خضرا نیست
تو هست باد و زمام قضا به دست تو باد
که کرده های تورا این وظیفه تنها نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر با تمجید و ستایش از محبوب یا "مخدوم" آغاز میشود و به او ویژگیهای خاصی نسبت میدهد. شاعر احساس میکند که زیبایی و کمال محبوبش بینظیر است و هیچ کس در عالم نمیتواند با او مقایسه شود. همچنین، به عشق و شوق خود در برابر او اشاره میکند و میگوید که بدون وصال او، زندگیاش خالی و بیمعناست.
شاعر در ادامه به جلال و مقام محبوب اشاره میکند و از قدرت و لیاقت او میگوید، بهطوری که بر همگان برتری دارد و هیچ کس در برابر او جایگاهی ندارد. او همچنین به امیدها و آرزوهای خود در ارتباط با این محبوب اشاره میکند و تأکید میکند که در وفاداری خود به او استوار خواهد ماند، حتی اگر با دشواریها و مشکلاتی مواجه شود.
نهایتاً، شاعر تأکید میکند که همه تلاشهای او در راستای خدمت به محبوبش است و زندگیاش تحت تأثیر وجود و خواست اوست.
هوش مصنوعی: تو در تمام جهان بینظیر و زیبا هستی، و به خاطر این زیبایی هیچگونه نگرانی و دغدغهای دربارهی وضع و حال خود نخواهی داشت.
هوش مصنوعی: من تو را به زیبایی ماه تشبیه نمیکنم؛ چرا که ماه، نه زیبایی چهرهی گلگون دارد و نه چشمان دلربایی چون تو.
هوش مصنوعی: عجیبی ندارد که چهرهاش درخشان مثل خورشید است، اما عجیبتر این است که لبهایت مانند ذرهای کوچک، دیده نمیشوند.
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه عشق تو مانند آتش من را میسوزاند، من در حال غرق شدن در شوق و شور و شوقام هستم. در چنین حالتی، اشکهایم نیز مانند شراب خوشرنگ نمینمایند.
هوش مصنوعی: واقعاً فکر میکنم در تمام دنیا کسی پیدا نخواهد شد که در دلش برای تو اندوهی نداشته باشد.
هوش مصنوعی: امروز نسیم به خاطر موهای تو اینقدر دلپذیر است که دیگر کسی به زیباییهای باغ و دلانگیزیهای آن توجهی ندارد.
هوش مصنوعی: هرچند که زیبایی و جذابیت تو مانند طاووس در باغ جان و دل ماست، اما داستان اتصالت تنها تخیلی است که به دور از واقعیت میباشد.
هوش مصنوعی: بیا که از ناراحتی تو جان من به لب رسیده است. بیا که بدون لبخند تو، شادی من امکانپذیر نیست.
هوش مصنوعی: به خاطر این ظرافت و زیبایی، برای محبوبی که جایگاه نزدیکی به تو را ندارد.
هوش مصنوعی: محمد بن محمد کسی است که تمام افتخاراتش تنها به نام محمد مربوط میشود و غیر از او هیچ کس دیگری در کارنامهاش وجود ندارد.
هوش مصنوعی: خدای یگانهای وجود دارد که از نظر خرد و دانایی، هیچ کس و هیچ چیز در جهان به او نمیرسد و شبیه و همتایی ندارد.
هوش مصنوعی: تو به مقام و عظمت بزرگی رسیدهای که مسافران ناتوان و کوچک توانایی رسیدن به آنجا را ندارند.
هوش مصنوعی: تو کسی هستی که با وجود تمامی تلاشها و امور صحیح، قدرت تو چنان نیست که بتوانی سرنوشت و قضا را تغییر دهی.
هوش مصنوعی: تو نمیتوانی اسرار پنهان را با چشمان یا دانش خود ببینی، زیرا هیچ چیز در این دنیا بهطور کامل آشکار نیست.
هوش مصنوعی: سخن من درباره تو درست و روشن است، هرچند که نامی مشابه نام تو وجود ندارد.
هوش مصنوعی: حرف و تیغ تو نشان میدهد که عملی که انجام میشود، واقعیتی محرز است و این جز به نام دشمنان نیست.
هوش مصنوعی: در نور زیباییات، ستاره چه شانی خواهد داشت، وقتی که در فضای تو، هیچ فضایی برای رقابت باقی نمیماند.
هوش مصنوعی: ابر نمیتواند به توصیف جود و بخشش تو بپردازد، زیرا او از تأثیر و فضیلت آن بیخبر است.
هوش مصنوعی: ساقیان که به سمن باده میریزند، کمربند تو را در دست دارند. به نظر میرسد که ماه فقط در برج جوزا قرار دارد.
هوش مصنوعی: اگر موفقیت و پیروزی برای تو ممکن است، این به خاطر سعادت توست، هرچند که محلی که محبوب تو در آن است، جز اندوه و غم چیزی ندارد.
هوش مصنوعی: به نظر نرسد که ذهن تو روشن باشد، زیرا آفتاب دانش و فهم در نزد او پنهان است.
هوش مصنوعی: پروردگارا، من تنها درگاه تو را پناهگاه و محل امنی برای خود میدانم و جز تو هیچ پناهی ندارم.
هوش مصنوعی: امیدهای زیادی به لطف و محبت تو دارم، زیرا هیچ کسی مانند تو نیست که بتواند به من کمک کند.
هوش مصنوعی: تو مانند محمد هستی و من وارث ابونصر. من دوست و یار تو هستم، و این داستان زیبایی نیست؟
هوش مصنوعی: از دوستی تو با دشمنان به مبارزه برخاستهام، زیرا نخواهم گذشت که دشمن تو همیشه در خطر باشد.
هوش مصنوعی: به خاطر هر آسیبی که از جانب تو به من برسد، من از وفای خود دست نمیکشم؛ زیرا نقض وفا، روش دوستان واقعی نیست.
هوش مصنوعی: موضوعات مربوط به منطقه اربل را به من واگذار کن، زیرا پیروزی دین محمد هیچ ارتباطی به مقام ترساها ندارد.
هوش مصنوعی: این حرف به این معناست که من به خاطر نام و اعتبار تو تلاش میکنم وگرنه ما به شهر اربل ویران نیاز نداریم و شایستهاش نیستیم.
هوش مصنوعی: من از ابتدا بر تو حق و حقوقی دارم، همانطور که محمولهها و بارها نیز حقهایی دارند.
هوش مصنوعی: هیچ کس به اندازه من در دوستی و بندگی تو از بزرگان و سروران گذشته نزدیکتر و پایبندتر نیست.
هوش مصنوعی: سه بیت از شعر جاسبی میسرایم، زیرا در این قصیده سه بیت زیبا و برجسته وجود ندارد.
هوش مصنوعی: در خواب یک شب، چهره فردوسی را دیدم که میگفت: ای شمس، تو در این داستان تنها نیستی.
هوش مصنوعی: به خاطر ویژگیهایی که تو داری، من دو بیت شعر برای تو گفتم؛ اما واقعاً برای یاد تو نیست.
هوش مصنوعی: دل محمود پر از آرزوها و افکار خوش است و مانند یک دریا بیپایان است، اما چگونه میتوان دلی را که اینقدر وسیع و عمیق است، محدود به یک مرز یا ساحل کرد؟
هوش مصنوعی: تا زمانی که بدن و روح انسان وجود دارد، به دلیل تغییرات و نوسانات این آسمان، هیچ چیزی به صورت دائم نیست.
هوش مصنوعی: تو مانند باد هستی و سرنوشت به دست توست؛ زیرا کارهایی که انجام میدهی تنها به عهده خودت نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ز مردمان مشمر خویش را به هیات و شکل
که مردمی نه همین هیکل هیولا نیست
به حسن ظاهر و باطن مسلمت نکنند
که این دو هم ز صفتهای روح حیوانیست
وگر تو گویی نطقست مر مرا گویم
[...]
بزرگوارا دانی که نه ز تقصیرست
اگر دعا گو بر درگه تو پیدا نیست
ز روی ظاهر و صورت رهی گر آنجا نیست
رواست؛ زانکه بصورت رهی گرانجا نیست
شهی که پاس رعیت نگاه میدارد
حلال باد خراجش که مزد چوپانیست
وگر نه راعی خلق است زهرمارش باد
که هر چه میخورد او جزیت مسلمانیست
بحسن روی تو خورشید عالم آرانیست
بلطف رسته دندان تو ثریا نیست
توئی چو سرو ولی سرو ماهرخ نبود
توئی چو ماه ولی ماه سرو بالا نیست
ز جان غلام قد همچو سرو آزادت
[...]
بتی که طرّه او مجمع پریشانیست
لب شکر شکنش گوهر بدخشانیست
بعکس روی چو مه قبله مسیحائیست
بکفر زلف سیه فتنه ی مسلمانیست
مرا که ناوک مژگانش از جگر بگذشت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.