ز بس به کشتن من تیغ مایل افتاده است
هزار مرتبه در پای قاتل افتاده است
چو گردباد به گرد سر زمین گردم
که به افتادگی من مقابل افتاده است
به بال همت گردون نورد من بنگر
به این مبین که مرا رخت در گل افتاده است
هزار مرحله از کعبه است تا در دل
دلت خوش است که بارت به منزل افتاده است
غرض ز صحبت دریا کشاکش است چو موج
وگرنه گوهر تمکین به ساحل افتاده است
زبان شمع مگر مصرعی ز صائب خواند؟
که باز شور قیامت به محفل افتاده است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به تصاویری از مرگ و افتادگی میپردازد. او اشاره میکند که بر اثر فشار و ظلم، به شدت آسیب دیده و بارها در برابر قاتلش زمین افتاده است. او خود را مانند گردبادی توصیف میکند که در اطرافش میچرخد و میگوید که به جای بلندی و عظمت، در گل و لای افتاده است. شاعر از مرحلههای بسیار دور از کعبه تا دل عاشق سخن میگوید و به دل امیدوار اشاره میکند که با وجود مشکلات، خوشحال است که به سر منزل مقصود رسیده است. در ادامه، او تشبیه میکند که زندگی انسانی مانند کشاکش دریا است و در نهایت، اشاره به شعله شمعی میکند که با صدای زبانی، شور قیامت را به یاد میآورد.
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه بارها در برابر تیغی که میخواست من را بکشد، تسلیم شدهام، هزار بار به پای کسی که مرا کشته است افتادهام.
هوش مصنوعی: مانند گردبادی که به دور زمین میچرخد، من در حال چرخیدن هستم، زیرا در برابر من، حالتی از افتادگی وجود دارد که به آن توجه میکنم.
هوش مصنوعی: به آسمان و آرزوی بزرگ من نگاه کن و نگذار که ببینی من در مشکلات و سختیها گرفتار شدهام.
هوش مصنوعی: برای رسیدن به هدف و مقصود، راههای بسیاری وجود دارد. اما آنچه اهمیت دارد این است که در دل خود احساس رضایت و خوشحالی داشته باشی، چرا که در نهایت به آرامش و مقصد خود رسیدهای.
هوش مصنوعی: هدف از گفتگو در دریا، مواجهه و چالش است، مانند تلاطم و جنب و جوش موجها. و گرنه، گوهر با ارزش در آرامش و سکون بر ساحل قرار دارد.
هوش مصنوعی: آیا شمع نمیتواند شعری از صائب بخواند؟ چون دوباره جوش و هیجان قیامت در جمع حفظ شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ز بس به راه تو دل بر سر دل افتاده است
گذشتن از سر کوی تو مشکل افتاده است
به یک کرشمه رساند به پیشگاه امید
چه شد که مرکب توفیق در گل افتاده است؟
به یک دو ساغر می هر که آمد از جا رفت
[...]
سوای دل که به ترک تو مایل افتاده است
کجا قتیل به سودای قاتل افتاده است
گواه صدق و ارادت بس است عاشق را
که پیش دیده ی معشوق بسمل افتاده است
مرا خیال تو خطی به لوح سینه نگاشت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.