دل شب وصل تو از صبح مکدر شده است
عیش من تلخ ازین قند مکرر شده است
چه شکایت کنم از گرمی صحرای طلب؟
من که هر آبله ام چشمه کوثر شده است
به سکندر ندهد قطره آبی، هر چند
خضر سیراب ز اقبال سکندر شده است
پشت بر عالم صورت چو کند ساده شود
خانه آینه هر چند مصور شده است
دل افسرده ندارد خبر از شورش عشق
بحر دورست ازان قطره که گوهر شده است
هر که عاقل شود ایمن ز ملامت گردد
نخورد سنگ بر آن نخل که بی بر شده است
دهنی تلخ کند گاه ز شکر، ورنه
مور ما دلزده از صحبت شکر شده است
پیش دریا مگشا لب که ازین حسن ادب
صدف از گوهر شهوار توانگر شده است
داغ محرومی دریاست تعین صائب
جای رحم است بر آن قطره که گوهر شده است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره احساسات عمیق و تلخی ناشی از عشق و جدایی است. شاعر از دلتنگی خود برای وصال محبوب صحبت میکند و بیان میکند که زندگیاش به خاطر این عشق تلخ شده است. او به گرمی و دشواریهای جستجوی عشق اشاره دارد و میگوید که دلش از شور و شادی عشق بیخبر است. همچنین، شاعر به تضادهایی در زندگی اشاره میکند، مانند زیباییهای ظاهری و درونگرایی، و تأکید میکند که افرادی که عاقل هستند، کمتر مورد قضاوت و انتقاد قرار میگیرند. در نهایت، شاعر به ارزشمندی احساسات و وجود آدمی اشاراتی میکند و اینکه دردها و محرومیتها به نوعی به زیباییها و گوهرها مربوط میشوند.
هوش مصنوعی: دل شب که زمان وصال تو بود، اکنون از سپیدهدمی که به ماجرای جدایی منجر شده، غمگین و سیاه شده است. شادی من هم از این بارها و بارها تکرار شدن تلخی ناشی از جدایی به تلخی گراییده است.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر از شدت و دشواریهای مسیر جستجوی حقیقت و طلبِ نیازهای خود شکایت میکند. اما با این حال، او به این نتیجه میرسد که هر غم و رنجی که تجربه کرده، به نوعی باعث شده که او به طراوت و زندگی جدیدی دست پیدا کند. به عبارتی، هر مشکل و چالشی که با آن روبهرو شده، به مانند چشمهای از رحمت و نیکی برای او بوده است.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه سکندر به موفقیتهای زیادی دست یافته و مانند خضر که از آب حیات بهرهمند شده، هیچ چیز نمیتواند او را سیراب کند، حتی یک قطره آب هم در اختیارش قرار نمیگیرد.
هوش مصنوعی: وقتی که به دنیای ظاهر و شکلها پشت کنیم و به سادگی نگاه کنیم، خانه آینهای که در خود داریم، حتی اگر پر از تصاویری باشد، خالی و بینقش میشود.
هوش مصنوعی: دل غمگین از شور و هیجان عشق بیخبر است؛ مانند آن است که یک قطره به تنهایی دریای وسیع را نبیند.
هوش مصنوعی: هر کسی که خردمند و عاقل باشد، از سرزنشها در امان میماند. درخت نخل هم که بیثمر و بدون میوه است، سنگ نمیخورد.
هوش مصنوعی: گاهی اوقات، شیرینی میتواند طعمی تلخ به همراه داشته باشد، وگرنه مورچهای که با شکر آشنا شده، دیگر از آن دلزده شده است.
هوش مصنوعی: لبهای خود را در برابر دریا باز نکن، زیرا این زیبایی و شایستگی باعث شده است که صدفها از جواهرات پرشکوه و باارزش شوند.
هوش مصنوعی: درد و رنج ناشی از بیتوجهی به احساسات و نیازهای عاطفی، مانند دریایی عمیق و وسیع است. در این میان، احساساتی که به شدت تحت تاثیر قرار گرفتهاند، شبیه به مرواریدی هستند که در قطرهای به وجود آمدهاند. این نشان میدهد که تنهایی و احساس طرد، میتواند به زیباییهای درونی منجر شود، اما همچنان نیاز به محبت و پذیرش دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از تکسر، اگرش طره به هم بر شده است
عارضش باری ازین عارضه خوشتر شده است
داشتش آینه گردی و کنون روشن شد
که به آه دل عشاق منور شده است
از لبت شربت قند ار چه رسیدست به کام
[...]
خاطر از سبحه و زنار مکدر شده است
ریسمان بازی تقلید مکرر شده است
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.