دل من تیره ز بسیاری گفتار شده است
زین پریشان نفس آیینه من تار شده است
چون سیه روی نباشم، که ز بیمغزی ها
مد عمرم چو قلم صرف به گفتار شده است
همچو رهزن به دلش دیدن منزل بارست
هر که را درد طلب قافله سالار شده است
هست آگاه ز محرومی من از دیدار
طفل شوخی که تهیدست ز گلزار شده است
می گدازد چو مه چارده از دیده شور
ساغر هر که درین میکده سرشار شده است
نیست از دوزخم اندیشه که از شرم گناه
هر سر مو به تنم ابر گهربار شده است
چون سپندست سویدا به دلم بی آرام
خال تا گوشه نشین دهن یار شده است
تن به تسلیم و رضا ده که ازین خوش نفسان
خار در پیرهن من گل بی خار شده است
صائب از سنگ ملامت گله ای نیست مرا
کبک من مست ازین دامن کهسار شده است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر حسرت و غم شاعر از تنهایی و دوری از معشوق است. شاعر احساس میکند که صحبتهای بیحاصل و دردهای درونی او را به تاریکی و پریشانی کشانده است. او به وضعیت خود بهعنوان یک کودک تهیدست در گلزار اشاره میکند و نشان میدهد که از دیدار معشوق محروم است. همچنین، شاعر به احساسی از شرم و گناه اشاره دارد که دلی ناآرام و پر از اشتیاق را به تصویر میکشد. او در نهایت میگوید که در نهایت، تن به قبول شرایط میدهد و از غم و ملامت دیگران بیتفاوت شده است. این شعر نمایانگر تلاطمهای عاطفی و جستجوی عشق و آرامش در زندگی است.
هوش مصنوعی: دل من به خاطر حرفهای زیاد، تیره و ناخوش است و حالا که این همه در هم و برهمی در وجودم هست، آینهی وجودم هم تار و کدر شده است.
هوش مصنوعی: اگر سیاهرو نباشم، به این معنی که در دلم غم و اندوه حاکم باشد، عمرم مانند قلمی صرف گفتار و کلمات میشود، بدون اینکه حقیقتی در آن نهفته باشد.
هوش مصنوعی: هر که در جستجوی چیزی ارزشمند باشد، مانند دزدی است که از دور به خانهای نگاه میکند. او در دلش میداند که برای رسیدن به هدفش باید رنج بکشید و سختیها را تحمل کند.
هوش مصنوعی: من از دوری و بیخبری از دیدار فرزند شوخیام آگاه هستم، زیرا او در حال حاضر از گلستان بیبهره مانده است.
هوش مصنوعی: چهرهی زیبای او مانند ماه شب چهارده میدرخشد و هر کسی که در این میکده از عشق و شوری سرشار شده، مانند او غمگین و در هم شکسته است.
هوش مصنوعی: به خاطر شرمساری از گناهانم، حتی فکر به عذاب جهنم هم در ذهنم نیست و هر رشته موی بدنم تحت تاثیر احساساتم مانند ابر پر از قطرات اشک شده است.
هوش مصنوعی: دل من بهقدری مشغول و نا آرام است که مانند آتش سوخته میشود، زیرا نشانه عشق در دلم به وجود آمده و باعث شده که حتی سکوت و کنارهگیری هم حس عمیق دلبستگی و علاقه را در من ببینم.
هوش مصنوعی: بدنت را تسلیم و راضی کن، زیرا از این خوشیهای بیپایه، زهرهام حسن پیدا کرده که به خاطر آن، دنیا برایم زیبا و بیدردسر شده است.
هوش مصنوعی: من از سنگپرانی و انتقادات دیگران دلخور نیستم، زیرا پرندهام، و از زیبایی و جذابیت این کوهستان مست و شگفتزدهام.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.