موج سنبل ز پریشانی پرواز من است
گل برافروخته شعله آواز من است
سینه ای کز گل صد برگ ز هم نشناسند
مخزن درد نهان و صدف راز من است
لامکان سیرتر از عشق بود همت من
چرخ کبکی است که در چنگل شهباز من است
منم آن سلسله جنبان نواهای غریب
که ز گل مرغ چمن گوش بر آواز من است
می توان خواند ز پیشانی من راز جهان
جام جم داغ دل آینه پرداز من است
زهره شوخ که سر حلقه نه دایره است
در شبستان حیا پردگی از ساز من است
چون به آیینه رسم طوطی شیرین سخنم
صحبت تیره دلان سرمه آواز من است
نیشکر را ز خموشی به زبان چندین بند
همه از رهگذر کلک سخنساز من است
حرف مردم ز بدونیک نیارم به زبان
جای رحم است بر آن خصم که غماز من است
نیستم چشم درین دایره، لیکن چون چشم
گر پر کاه بود، مانع پرواز من است
عندلیبی که به آتش نفسی مشهورست
کف خاکستری از شعله آواز من است
شبنم بیجگر آن زهره ندارد صائب
داغ دامان گل از گریه غماز من است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق و درونی شاعر میپردازد. شاعر خود را به عنوان موجودی جذاب و غریب توصیف میکند که پر از درد و راز است. او عشق را به صورتی انتزاعی نشان میدهد و از سیر در لاک مکانها و مسایل وجودی خود میگوید. استعداد او در خلق موسیقی و نواهای دلنشین با تجلیاتی چون گل و آواز پرندهها نمایان میشود.
شاعر به زیبایی از تصویرهایی چون آینه، طوطی، و شبنم استفاده میکند تا احساساتش را بیان کند. او به غم و اندوه درونیاش اشاره دارد و بر این نکته تأکید میکند که نمیتواند از این غمها بگریزد. در نهایت، این شعر یک تصویر زیبا از ارتباط عمیق بین عشق، درد و هنر را به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: موجی که در حال حرکت است، حس پریشانی و آزادی من را نشان میدهد. گل در حال شکفتن، نماد شعله و انرژی صدای من است.
هوش مصنوعی: سینهای که از گلهای زیبا و نازک تشخیص داده نمیشود، در واقع مکانی است که دردهای پنهان و اسرار من نهفتهاند.
هوش مصنوعی: عشق به قدری عمیق و بیکرانه است که برای من مانند سفری در فضایی ناشناخته و بدون مکان است. همت و تلاش من مانند قمری است که در دست شاهعقاب قرار دارد.
هوش مصنوعی: من آن کسیام که نواهای عجیب را به راه میاندازم و آوازم مانند نغمهایی است که پرنده گلها به آن گوش فرا میدهد.
هوش مصنوعی: در پیشانی من میتوان نشانههای جهان را دید، در حالی که درد دل من مانند آینهای است که حقایق را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: زهرهی شاداب و بازیگوش که در مرکز جمع قرار دارد، در عالمی از شرم و حیا، به آهنگ من میرقصد.
هوش مصنوعی: زمانی که به آیینه نگاه میکنم، طوطیِ زیبا و خوشزبانم در آن جلوهگر است. اما در عین حال، صحبت کردن با دلهای تاریک و غمگین، همانند سرمهای است که در آواز من نهفته است.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که مانند نیشکر که در سکوتش حلاوت خود را نشان میدهد، کلمات و اشعار من نیز از عمق وجود و خاموشی سرچشمه میگیرند و این زیبایی و معنا از توانایی من در سخنوری ناشی میشود.
هوش مصنوعی: من از صحبتهای مردم در مورد کسی که دوست ندارد صحبت نکنم؛ این به نفع من است که به این دشمنی که به من بد میگوید، رحم کنم.
هوش مصنوعی: من در این دایره حضور ندارم، اما مثل چشمی هستم که اگر چه کوچک و بیارزش باشد، اما همچنان مانع از پرواز من میشود.
هوش مصنوعی: عندلیبی که به خاطر صدای آتشینش معروف است، تنها نشانهای از صدای پرشور من است که به خاکستری از شعلهها تبدیل شده است.
هوش مصنوعی: شبنم که بر روی گلها نشسته، نمیتواند زیبایی و موقعیت زهره را داشته باشد. غم و اندوه من موجب شده که داغ و نشانهای بر دامن گلها به جا بماند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دل پروانه فروغ گهر راز من است
اشک بلبل نمک گریه غماز من است
چهره باده پرستی شفق راز من است
پر طاووسی می شوخی پرواز من است
عمری از خوی کسی کوره دل تافته ام
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.