گنجور

 
اسیر شهرستانی

دل پروانه فروغ گهر راز من است

اشک بلبل نمک گریه غماز من است

چهره باده پرستی شفق راز من است

پر طاووسی می شوخی پرواز من است

عمری از خوی کسی کوره دل تافته ام

شعله خاکستر آیینه پرواز من است

تپش دل به لبم فرصت یک ناله نداد

گوشها پرده نشنیدن آواز من است

شعله با داغ جگر می چکد از ابر جنون

لاله بوقلمون سایه پرواز من است

پرده زمزمه شور جنون بوی بهار

جوش گل شد رسای اثر ساز من است

عندلیب گل رعنای تمنا محو است

رنگ اگر باخته ام شعله آواز من است

رنگ دانش ز شناسایی من ریخته اند

لب گشودن سخن آخر غماز من است

جگر سوخته ام صیقل آیینه اسیر

برق تیغ نگه گرم در انداز من است

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode