عشق را از دل سودازده ما ننگ است
این پلنگی که با سایه خود در جنگ است
خاطر ساده دلان نقش جهان نپذیرد
شیشه صد میکده گر صرف کند بیرنگ است
چرخ را ناله من بر سر کار آورده است
از دم گرم من این دایره سیر آهنگ است
چون گره بر لب گفتار چو مرکز نزنم؟
عرصه دایره خلق عزیزان تنگ است
سبزی بخت، عبث جلوه فروشی نکند
که بر آیینه ما شهپر طوطی زنگ است
آفتابش به لب بام زوال استاده است
هر که چون شبنم گل، بسته آب و رنگ است
دل بی عشق خطر از دم عیسی دارد
شیشه چون شد تهی از باده، نفس هم سنگ است
سخن تلخ کند نرم، دل دشمن را
سرکه تند علاج دل سخت سنگ است
چشم بر اطلس افلاک ندارد صائب
کاین قبایی که بر قامت همت تنگ است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به عمق و پیچیدگی عشق و احساسات انسانی میپردازد. شاعر عشق را به نوعی درد و رنج توصیف میکند و به تضادهای آن اشاره دارد. عشق در نگاه او به عنوان چیزی ناپایدار و مملو از خطرات است که در دنیای واقعی نمیتواند به طور کامل درک شود. همچنین نشانههایی از ناامیدی و تنهایی در آن وجود دارد، و شاعر به محدودیتهای عشق و زندگی اشاره میکند. بهطور کلی، این شعر نشاندهنده کشمکشهای درونی انسان و بازتابی از احساسات پیچیده و متناقض است.
هوش مصنوعی: عشق برای دل ما که پر از دلتنگی است، عیب و ننگ محسوب میشود، مانند پلنگی که با سایهاش در حال نبرد است.
هوش مصنوعی: دلهای ساده و بیریا نمیتوانند از زیباییهای این دنیا لذت ببرند، حتی اگر هزارها میخانه و نوشیدنی رنگارنگ در اختیار داشته باشند، چرا که این زیباییها برای آنها بیمعنی و بیرنگ است.
هوش مصنوعی: چرخ روزگار به خاطر نالهها و شکایتهای من به حرکت درآمده است و به واسطهی حرارت و احساسات من، این دایرهی زندگی به سمت جلو پیش میرود.
هوش مصنوعی: چگونه میتوانم به حرفهایم شکل دهم و آنها را بیان کنم وقتی که فضای دیگران به قدری محدود است که نمیتواند جا را برای عزیزانم فراهم کند؟
هوش مصنوعی: بخت خوش، نباید تلاش کند تا خود را به نیکی نشان دهد، چون در حقیقت درون ما نشان دیگری وجود دارد که از زیباییهای درون ما خبر میدهد.
هوش مصنوعی: خورشید در حال غروب به لب بام نشسته و هر کس که به زیبایی شبنم بر گلها میبالد، همچنان در شکوه و طراوت باقی مانده است.
هوش مصنوعی: دل بی عشق، همچون شیشهای است که وقتی از شراب خالی میشود، هر نفس و وجودش بیارزش و بیحیات خواهد بود. عشق، مانند دم عیسی، برای دل حیاتی میآورد و در absence of that love، زندگی بیمعنا میشود.
هوش مصنوعی: سخن تلخ میتواند به نرمی بیان شود، همانطور که برای درمان دل دشمن، سرکه ترش میتواند اثرگذار باشد. این موضوع نشان میدهد که برای برطرف کردن مشکلات عاطفی و سختگیریها، باید از روشهای خاصی استفاده کرد.
هوش مصنوعی: چشم به آسمان و زیباییهای آن ندوز، زیرا این لباس که بر قامت اراده تو بسته شده، تنگ و محدود است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دست من همچو دل و دل چو دهانت تنگ است
اشک من با می و می با لب تو همرنگ است
همه تا باد صبا زلف تو دارند به چنگ
به جز از من که مرا باد صبا در چنگ است
من دعا گویم اگر دوست بگوید دشنام
[...]
بس که با سنگ ز سختی دل من یکرنگ است
سنگ بر شیشهٔ من، شیشه زدن بر سنگ است
در دلم جلوه نما یا شمری فرسنگ است
پیش یک جلوه ی تو عرصه ی عالم تنگ است
سنگ بردار که در جام علایق زهر است
جام بگذار که در دست حوادث سنگ است
پا بسر تا ننهی سر ننهی بر در دوست
[...]
پا به سر تا ننهی سر ننهی درره دوست
طی این راه مپندار که بافرسنگ است
تا تو بیرون نروی دوست نگنجد به درون
نه همین دیده که آن درخور جاهش تنگ است
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.