گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
صائب تبریزی

در لحد گل نکند شعله داغی که مراست

روغن از ریگ کند جذب چراغی که مراست

درنگیرد نفس شعله به خاکستر سرد

می خونگرم چه سازد به دماغی که مراست

نکند شبنم گل ریگ روان را سیراب

چه کند می به لب خشک ایاغی که مراست؟

دل من گرم نگردد به سخن با هر کس

ندهد نور به هر بزم چراغی که مراست

نیست در زیر فلک پادشهان را صائب

از غم و محنت ایام فراغی که مراست

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode