کار سرجوش کند درد ایاغی که مراست
پر طاوس بود پای چراغی که مراست
نکند شبنم گل ریگ روان را سیراب
تر نگردد ز می ناب دماغی که مراست
خانه خلق اگر از روزنه روشن گردد
دل سیه می شود از روزن داغی که مراست
نیست محتاج به شمع دگران خانه من
هم ز سرگرمی خویش است چراغی که مراست
نیست چون لاله مرا چشم به دست دگران
می برون آورد از خویش ایاغی که مراست
قسمت خال ز کنج دهن خوبان نیست
صائب از روی زمین کنج فراغی که مراست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر به توصیف حالاتی از درد و زیبایی میپردازد که به نوعی به وجود شخصی شاعرانه اشاره دارد. شاعر از نور و روشنایی درون خود سخن میگوید و بیان میکند که روشنایی او مستقل از دیگران است. او همچنین به گل و شبنم اشاره میکند و نشان میدهد که عشق او نه تنها در خویش، بلکه به عنوان منبع زیبایی و زندگی در اطرافش نیز حس میشود. شاعر به این نکته اشاره میکند که خوشی و آرامش او وابسته به دیگران نیست و در درون خود چراغی دارد که او را روشنی میبخشد. در نهایت، شعر به عواطف عمیق و خاص خود شاعرانه اشاره دارد که نمیتوان آن را به راحتی از دیگران گرفت و نشاندهنده تنهایی و بسته بودن احساساتش در دل است.
هوش مصنوعی: کسی که دردی در دل دارد، کارهای زیادی را انجام میدهد. من نیز مثل طاووسی هستم که به پای چراغی وابستهام.
هوش مصنوعی: آیا شبنم به خاطر گل، رودخانه را بیشتر سیراب نخواهد کرد اگر بویی از می ناب به مشام من برسد؟
هوش مصنوعی: اگر خانه مردم از روزنهای نور بگیرد، دل تیره و تار من به خاطر داغی که از آن روزنه به من میرسد، داغتر میشود.
هوش مصنوعی: خانه من نیازی به شمعهای دیگران ندارد، زیرا خودم از سرگرمیهای خودم نوری دارم که مرا روشن میکند.
هوش مصنوعی: چشم من به کسی دگر نیست، چون لاله که در انتظار محبوبش به سر برد. هیچ چیز نمیتواند مرا از خودم دور کند، چرا که من به خودم وابستهام.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که زیبایی و جاذبهٔ صورت خوبان، خاصیت خاصی دارد و نمیتوان آن را در گوشهای از زندگی محدود کرد. شاعر به نوعی میگوید که برای دستیابی به آرامش و لذتهای زندگی، باید از زوایای مختلف به دنبال آرامش و خوشبختی رفت و به عشق و زیبایی توجه کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در لحد گل نکند شعله داغی که مراست
روغن از ریگ کند جذب چراغی که مراست
درنگیرد نفس شعله به خاکستر سرد
می خونگرم چه سازد به دماغی که مراست
نکند شبنم گل ریگ روان را سیراب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.