تلخ شد عشرتم آن لعل شکربار کجاست؟
دلم از کار شد آن غمزه پر کار کجاست؟
خنده از تنگی جا در دهنش غنچه شده است
بوسه را راه سخن پیش لب یار کجاست؟
سفر اول پرواز به دام افتاده است
بلبل ما نشنیده است که گلزار کجاست
مزرع خانه تسبیح بود یک کف دست
زهد را دستگه رشته زنار کجاست؟
ذوق نظاره گل در نگه پنهان است
ای مقیمان چمن، رخنه دیوار کجاست؟
تا به کی در ته دیوار تعلق باشم؟
کوچه خانه بدوشان سبکبار کجاست؟
چشم تا کار کند گرد کسادی فرش است
در بساط سخن امروز خریدار کجاست؟
بر سر موی شکافی است نگاهم صائب
چین زلفی که دهد نافه به تاتار کجاست؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر با احساس ناامیدی و اضطراب از فقدان عشق و زیبایی صحبت میکند. او به دنبال یار و معشوق خود است و از غم و درد ناشی از جدایی سخن میگوید. گل و بلبل به نمادی از عشق و زیبایی تبدیل شدهاند، اما شاعر در جستجوی آنها و لحظات شادی، از کمبود آنها رنج میبرد. او به وضعیت نابسامانی که در آن قرار دارد اشاره میکند و انتظاری طولانی از بازگشت عشق و زیبایی دارد. شاعر به تصویر کشیدن فضایی از غم و حسرت میپردازد و پرسشهای متوالی او نشاندهندهی گمگشتگی و دلتنگیاش است.
هوش مصنوعی: به یاد لعل زیبا و شیرین من که زندگی را تلخ کرده است، دلم میخواهد بدانم آن نگاه دلبری که همه چیز را تحت تاثیر قرار میدهد، کجاست؟
هوش مصنوعی: خنده ناشی از محدودیت فضا، در دهانش به اندازه یک غنچه کوچک شده است. بوسه که همیشه نشانه عشق و محبت است، حالا نمیداند چطور خود را به لب یار برساند.
هوش مصنوعی: پرواز اول ما در دام گرفتار شده است و بلبل ما هنوز ندانسته است که باغ گل کجاست.
هوش مصنوعی: زمین خانهای که پر از ذکر و عبادت است، مثل تسبیحی در دست است. حالا باید بپرسم: ابزار و وسیلهای که برای بستن بندگی و یکپارچگی نیاز است، کجاست؟
هوش مصنوعی: با چشمهای خود شکوفهها را تماشا میکنید، اما زیبایی واقعی آنها در نگاه پنهانی نهفته است.ای کسانی که در باغ زندگی میکنید، چطور میتوان به این زیبایی دست پیدا کرد؟
هوش مصنوعی: چقدر باید در این وضعیت نامناسب زندگی کنم؟ کجا میتوانم جایی پیدا کنم که مانند خانهبهدوشها آزاد و بیتعلق باشم؟
هوش مصنوعی: چشم وقتی به جستجوی چیزهای زیبا و ارزشمند باشد، فرش در بازار سخن امروز، که نشاندهنده زیبایی و هنر است، در رکود و کسادی است. حالا باید دنبال خریدار این هنر و زیبایی بگردیم.
هوش مصنوعی: نگاه من بر روی موهای توست، ای زیبای من. چین و شکن زلفهای تو، مانند عطر و بوی دلانگیزی است که ما را به یاد سرزمین تاتار میاندازد. کجاست آن زیبایی و دلربایی؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای نسیمِ سحر، آرامگَهِ یار کجاست؟
منزلِ آن مَهِ عاشقکُشِ عَیّار کجاست؟
شبِ تار است و رَهِ وادیِ اَیمَن در پیش
آتشِ طور کجا، موعدِ دیدار کجاست؟
هر که آمد به جهان نقشِ خرابی دارد
[...]
در همه روی زمین یک دل هشیار کجاست؟
تا بگویم بیقین منزل آن یار کجاست
همه مستند و خرابند ز غفلت، هیهات!
دل و جانی که بود حاضر و هشیار کجاست؟
دل عشاق سراسیمه و فریاد کنان
[...]
تا بِکِی ناله و فریاد که آن یار کجاست
همه آفاق پر از یار شد اغیار کجاست
آتشِ غیرتِ عشق آمد و اغیار بسوخت
چشمبازی که نبیند بجز از یار کجاست
سرِّ توحید ز هر ذره عیان میگردد
[...]
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست
منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست
قیچجی؟ بقچه رخت من و دستار کجاست
وان کلاه و کمرو موزه بلغار کجاست
روز پوشیدن رختست و بهار و صحرا
[...]
زیر نه طاق فلک غیر کجی کار کجاست؟
راستی در خم این گنبد دوار کجاست؟
دلم از خانقه و زهد و ریایی بگرفت
راه میخانه کجا ساقی عیار کجاست؟
مسجد و شیخ مرا جانب عجب افکندند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.