عمر من در سایه آن قامت دلجو گذشت
از چنان حیرت فرا سروی چسان این جو گذشت؟
محمل لیلی سبکسیرست، ورنه بارها
چشم مجنون در دویدن از رم آهو گذشت
همچنان بیگانه از دین است چشم کافرش
گرچه عمش جمله در محراب آن ابرو گذشت
زهره شیران شود از دیدن همچشم آب
یارب از نظاره لیلی چه بر آهو گذشت
از نگه می شد غبارآلود آب گوهرش
از غبار خط چه یارب بر عقیق او گذشت
بر بیاض عارض او از غبار خط نرفت
آنچه بر روز من از زلف سیاه او گذشت
از سیاهی ره برون بی خضر بردن مشکل است
سرمه خونها خورد تا زان نرگس جادو گذشت
بر دم صد تیغ عریان پا نهادن مشکل است
تند نتواند نگاه از چین آن ابرو گذشت
دیده روشن نمی ماند درین بستانسرا
دید تا خورشید را شبنم ز رنگ و بو گذشت
دست از آب زندگی نتوان به خاک تیره شست
وای بر آن کس که بهر نان ز آب رو گذشت
ترک خودبینی نمی آید ز هر ناشسته روی
سرو نتوانست با آزادگی زین جو گذشت
در دل او ره ندارد، ورنه صائب بارها
تیر آه من ز سنگ از قوت بازو گذشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق عاشقانه و حیرت از زیبایی لیلی و تأثیر او بر زندگی شاعر میپردازد. شاعر در هر بیت به توصیف جذابیتهای لیلی و دشواریهایی که از عشق و زیبایی او ناشی میشود، اشاره میکند. او از حالتهای مختلف خود و تأثیراتی که نگاهها و زیباییهای لیلی بر او میگذارند، سخن میگوید. شاعر در نهایت به نتیجه میرسد که هیچ چیزی نمیتواند مانع از عشق و تأثیر عمیق آن بر دل انسان باشد، حتی اگر در مسیر عشق مشکلات و چالشهای بزرگی وجود داشته باشد.
هوش مصنوعی: عمر من در کنار آن شخصیت دوستداشتنی سپری شد. در چنین حیرت و شگفتی چگونه این زندگی گذشت؟
هوش مصنوعی: محمل لیلی سبک و بیوزن است، در غیر این صورت مجنون بارها در تعقیب آهو از دیدن او گذر نمیکرد.
هوش مصنوعی: چشم کافر همچنان از دین بیگانه است، هرچند که او در میان مؤمنان و در حال عبادت باشد.
هوش مصنوعی: از دیدن زیبایی لیلی، دل شیران میلرزد و زهره آنها سست میشود. یارب، چه بر آهو گذشته که در برابر این زیبایی چنین تحت تاثیر قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: چشمانش مانند آبی رقیق و غبارآلود است و غبار خطی که بر آن نشسته، چه بر او تاثیر گذاشته است.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه غبار و گرد و غبار بر چهره او نشسته، هنوز زیباییاش را تحتالشعاع قرار نداده است. من نیز در طول روز آنچه از زلف سیاه او بر من گذشته، فراموش نکردهام.
هوش مصنوعی: برای عبور از تاریکی و مشکلات، مانند آن است که به سرمهای از خون نیاز داریم تا بتوانیم از افسون چشمهای جادوگری نرگس عبور کنیم.
هوش مصنوعی: قدم گذاشتن بر روی تیغهای برهنه کار سختی است؛ انسان تند نمیتواند نگاهش را از زیبایی آن ابرو که مانند چین و شکن است، دور کند.
هوش مصنوعی: چشم روشن نمیماند در این باغ، چرا که وقتی شبنم رنگ و بوی خورشید را دید، از بین رفت.
هوش مصنوعی: انسان نمیتواند از آب حیات دست بکشد و آن را به خاک تاریک بسپارد. افسوس بر کسی که به خاطر تأمین نیازهای اولیهاش، از آن آب زندگی گذر کند.
هوش مصنوعی: خودپسندی و خودخواهی از دل افراد ناپاک و ناآراسته نمیتراود. کسی که مانند درخت سرو زیبا و آزاد است، نمیتواند به سادگی از این چشمهسار غفلت کند.
هوش مصنوعی: دل او جایی برای احساسات ندارد، وگرنه بارها تیر اندوه من از سنگ هم قویتر بوده و به هدف میرسید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
فرصت صد بوسه در کف داشت، وز اقبال ما
شانه غافل در شب زلف از بر آن رو گذشت
اشک بر سوز دلم هرگز سر راهی نبست
آتش از یک سو چو آمد، آب از یک سو گذشت
همچو سیلی کز سرپل بگذرد در نوبهار
[...]
از سر کوی که آن مه با قد دلجو گذشت
از لب بام فلک غوغای های و هو گذشت
شور و محشر شد عیان هر جانب آن بدخو گذشت
رسته خیز انگیخت از چین جبین هر سو گذشت
یک شبم در دل نسیم یاد آن گیسو گذشت
عمر در آشفتگی چون سر به زیر مو گذشت
شوخی اندیشهٔ لیلی درین وادی بلاست
بر سر مجنون قیامت از رم آهوگذشت
هیچ کافَر را عذاب مرگ مشتاقان مباد
[...]
سرو نازش هر طرف با قامت دلجو گذشت
شور و غوغای جهان از گنبد مینو گذشت
در چمن سنبل ز خجلت سر به پیش افکنده بود
جانب گلشن مگر بویی ازآن گیسو گذشت؟!
در کمینگاه تغافل چشم او ره میزند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.