می توان از گلشن فردوس دست افشان گذشت
از تماشای بناگوش بتان نتوان گذشت
یک سر مو بر تنم بی پیچ و تاب عشق نیست
تا کدامین آتشین جولان ازین میدان گذشت
خاکمال خجلت همکار خوردن مشکل است
از غبار خط او یارب چه بر ریحان گذشت
خنده سایل بلاگردان برق آفت است
وای بر کشتی که از وی خوشه چین گریان گذشت
آب می گردد به چشم از مهر و از تاب رخش
اشک نتواند مرا از سایه مژگان گذشت
چشم آخربین به استقبال آفتاب می رود
عمر ما چون نوح در اندیشه طوفان گذشت
اهل معنی را به صورت هست ربط معنوی
چون تواند صائب از نظاره خوبان گذشت؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از موضوعات عشق، زیبایی و گذر زمان صحبت میکند. شاعر بیان میکند که نمیتوان از تماشای زیباییها و عشق گذشت. او به این نکته اشاره میکند که در زندگی با چالشها و احساسات عمیق روبروست و هر تجربهای شامل پیچیدگیهای خاص خود میباشد. همچنین، شاعری اشاره میکند به اینکه زمان به سرعت میگذرد و ما باید به زیباییها و لحظات ارزشمند زندگی توجه کنیم. در نهایت، او به ارتباط عمیق معنوی و زیباییهای ظاهری اشاره دارد و میپرسد که چگونه ممکن است از تماشای زیباییهای عالم بگذریم.
هوش مصنوعی: میتوان از باغ بهشت با شادی و سرور عبور کرد، اما نمیتوان از تماشای زیبایی و جذابیت معشوق چشم پوشید.
هوش مصنوعی: بر بدنم حتی یک تار موی بدون پیچ و تاب وجود ندارد، پس کدامین شور و هیجان عاشقانه از این میدان عبور کرده است؟
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از احساس شرمندگی و دشواری توصیف میکند که در مواجهه با خطای خود دچار آن شده است. او به چالشی که ناشی از ضعف یا نقصان خود است اشاره میکند و از خداوند میخواهد که کمک کند تا از این وضعیت رهایی یابد. در نهایت، به تصویر ریحان اشاره میکند که نمایانگر زیبایی و لطافت است، و میپرسد که چه سرنوشتی بر این زیبایی گذشته است.
هوش مصنوعی: خندهی یک فرد میتواند مثل باران در روز آفتابی باشد، ولی افسوس به حال کشتیای که از او به عنوان یک جمعکننده خوشههای برداشت استفاده کرده و از کنار او با غم و اندوه گذشت.
هوش مصنوعی: چشمانم پر از عشق و زیبایی چهرهات میشود، و اشک نمیتواند مرا از زیر سایه مژههایت دور کند.
هوش مصنوعی: چشم تماشاگر به استقبال خورشید میرود و عمر ما مانند نوح در فکر طوفان سپری شده است.
هوش مصنوعی: اهل معنویت و کسانی که به عمق مفاهیم توجه دارند، چگونه میتوانند از زیباییهای ظاهری بگذرند و از آنها غافل شوند؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
صبحدم ذوقی ندارد بی تو در بستان گذشت
درد دل دارم ز تو نتوانم از درمان گذشت
هیچ مشکلتر ز هجر جان گداز یار نیست
چون بگویم شدّت هجران من آسان گذشت
راستی سرویست قدّش در سرابستان جان
[...]
دل چه باشد کز برای یار ازان نتوان گذشت
یار اگر اینست، بالله می توان از جان گذشت
از خیال آن قد رعنا گذشتن مشکلست
راست میگویم، بلی، از راستی نتوان گذشت
جز بروز وصل عمر و زندگی حیفست حیف
[...]
برق چون ابر بهار از کشت من گریان گذشت
سیل گردآلود خجلت زین ده ویران گذشت
شوق چون پا در رکاب بیقراری آورد
می توان با اسب چون از آتش سوزان گذشت
گر چنین تبخال غیرت مهر لب گردد مرا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.