تا فشاندم دست بر دنیا جهان آمد به دست
از سبکدستی مرا رطل گران آمد به دست
یافتم در سینه گرم آن بهشتی روی را
در دل دوزخ بهشت جاودان آمد به دست
چشم پوشیدن ز دنیا چشم دل را باز کرد
دولت بیدار ازین خواب گران آمد به دست
چون هما مغز من از اندیشه روزی گداخت
تا مرا از خوان قسمت استخوان آمد به دست
دامن زلفش به دستم در سیه مستی فتاد
رفته بود از کار دستم چون عنان آمد به دست
سالها گردن کشیدم چون هدف در انتظار
تا مرا تیری ازان ابرو کمان آمد به دست
صحبت یاران یکرنگ است دل را نوبهار
برگ عیش من در ایام خزان آمد به دست
سایه بال هما بر استخوان من فتاد
در کهنسالی مرا بخت جوان آمد به دست
همچو لال، از گفتگوی ظاهر اهل جهان
تا زبان بستم مرا چندین زبان آمد به دست
در کمند پیچ و تاب افتاد از آزادگی
هر که را سررشته کار جهان آمد به دست
قامت خم عذر ایام جوانی را نخواست
رفت تیر از شست بیرون چون کمان آمد به دست
زین جهان آب و گل را هم به دل صائب فتاد
یوسفی آخر مرا زین کاروان آمد به دست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از تجربیات خود در زندگی سخن میگوید و به مضامینی چون عشق، انتظار و تحولات درونی اشاره میکند. او با تصاویری زیبا از دنیا و دنیای درون، میگوید که چگونه با رها کردن تعلقات دنیوی، به شناخت عمیقتری از خود و حقیقت دست یافته است. با بیان احساسات متضاد و تغییرات زندگی، به نظر میرسد شاعر در جستجوی آرامش و خوشبختی است و از بودن در کنار یاران و محبت دیگران به مثابهای جوانی و تجدید حیات یاد میکند. در نهایت، او به پذیرش واقعیتهای زندگی و به دست آوردن درک عمیقتری از وجود خود میرسد.
هوش مصنوعی: وقتی که به زندگی و دنیا دست زدم، به سرعت متوجه شدم که با چه سنگینی مواجه شدم و بار زیادی به دوشم افتاد.
هوش مصنوعی: در دل خود زیبایی و معشوقی را یافتم که گرمای وجودش همانند بهشتی است، حتی وقتی در محیطی سخت و دردناک مانند دوزخ قرار دارم. این زیبایی برایم مانند بهشت همیشه ماندگار است.
هوش مصنوعی: با چشمپوشی از دنیای مادی، قلب انسان روشن و هوشیار میشود و در نتیجه، در زمان مناسب، خوشبختی و موفقیت به دست میآید.
هوش مصنوعی: من مانند پرندهای بزرگ و قوی، از افکار و اندیشهام در روزی خاص پخته شدم تا اینکه از سفرهی قسمت، استخوانی به دست آوردم.
هوش مصنوعی: در حالت مستی و هیجان، دامن زلف او به دستم افتاد. از آنجا که در آن لحظه تحت تاثیر بودم، کنترل و تسلط بر اوضاع از دستم رفت تا اینکه دوباره همهچیز به نظم بازگشت.
هوش مصنوعی: سالها با امید و انتظاری کشیدم، مانند تیر هدفی که باید به او برسد. تا اینکه بالاخره تیر زیبای ابرو آن محبوب به دست من رسید.
هوش مصنوعی: گفتگو با دوستان واقعی مثل هوای تازه و شادابی دل است؛ اما در زمانهای سخت و غم، خوشحالی و شادی من به یکباره به من رسید.
هوش مصنوعی: در سالهای پیریام، خوشبختی جوانی بر سرنوشت من سایه انداخته است.
هوش مصنوعی: مانند یک انسان لال، از صحبتهای ظاهری مردم دوری کردم و وقتی زبانم را بستم، زبانهای زیادی به من ارائه شد.
هوش مصنوعی: هر کسی که به آزادی و رهایی دست یافت، در پیچ و خمهای زندگی گرفتار شد. تنها کسی که درک درستی از جهان و امور آن دارد، میتواند بر آن تسلط پیدا کند.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به وضعیتی اشاره میکند که در آن، جوانی و زیباییاش به مرور زمان کاهش یافته و سرانجام به پایان خود نزدیک میشود. او بیان میکند که در گذشته، مانند کمان تیر به سمت زندگیاش پرتاب میشد، اما اکنون آن تیر از دست رفته و آثار جوانی دیگر وجود ندارد. این موضوع اشاره به گذر زمان و تغییرات آن در زندگی انسان دارد.
هوش مصنوعی: در این جهان، حتی موجودات خاکی و مادی هم به دل شاعر تأثیر میگذارند. در نهایت، از این سفر زندگی، امید و زیبایی به دست او رسیده است، همانند یوسف که از سختیها و دوریها به موفقیت و روشنایی دست یافت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.