رفتن گلزار کار مردم بیکاره است
برگ عیش دردمندان از دل صد پاره است
با دل روشن ز اسباب تنعم فارغم
بستر و بالین من چون لعل، سنگ خاره است
از دل عاشق مجو آرام در زندان تن
این شرر در سنگ از بی طاقتی آواره است
ناز و نعمت حرص را بال و پر خواهش شود
چهره سیراب، افزون تشنه نظاره است
می دواند آدمی را حرص بر گرد جهان
ورنه گندم سینه چاک از بهر روزی خواره است
از دل بی آرزو کوه گران لنگر شدیم
خواب طفلان باعث آسایش گهواره است
حرص هر کس را که صائب نعل در آتش گذاشت
همچو قارون گر بود زیر زمین، آواره است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به نقد حرص و طمع انسانها میپردازد و نشان میدهد که در زندگی بشر، این ویژگیها سبب بیبرکتی و بیوظیفگی میشوند. شاعر اشاره میکند که رفتن گلزار و لذتهای دنیوی برای افرادی که در رنج و درد هستند، بیفایده است. همچنین، او بیان میکند که آرامش واقعی در دل عاشقانه نهفته است و حرص و طمع هر فردی را به دور خود میچرخاند. در نهایت، شاعر به این نکته میرسد که آرزوهای بیپایان، باعث سنگینی و فشار بر دلها میشود و حرص در نهایت به آوارگی و بیسرنوشتی میانجامد.
هوش مصنوعی: رفتن به باغ و گلزار برای کسانی که کار و فعالیتی ندارند، بیفایده است. برای کسانی که دچار درد و رنج هستند، لذت و شادی فقط از دلهای شکستخورده و پر از گسست به دست میآید.
هوش مصنوعی: با دل شاد و روشن از وسایل رفاه و نعمت بینیازم، اما بستر و محل خواب من مانند سنگ سخت و بیرحم است.
هوش مصنوعی: از دل عاشق آرامش را در زندان جسم نجو، زیرا این شعله به خاطر ناتوانی از تحمل، در سنگ بیقراری میکند.
هوش مصنوعی: زیبایی و نعمت باعث میشود که خواستهها و آرزوها بیشتر و بیشتر شود، به طوری که حتی با داشتن یک زندگی پربار، همچنان تشنگی برای تماشای زیباییها وجود دارد.
هوش مصنوعی: حرص و طمع انسان را به دور دنیا میکشاند، در حالی که اگر به حقیقت نگاه کنیم، مانند گندمی که از دل خاک بیرون آمده، روزی خود را به آسانی میتوان یافت.
هوش مصنوعی: از دل بی آرزو، مانند کوه سنگین و محکم شدهایم. خواب بچهها باعث آرامش گهواره و آسایش ماست.
هوش مصنوعی: حرص و طمع هر فردی که به دنبال مال و ثروت باشد، او را به سرنوشت بدی دچار میکند. اگرچه ممکن است مانند قارون که ثروت زیادی داشت زیر زمین باشد، اما در نهایت همواره در رنج و عذاب است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عشق جانان راحت جان من بیچاره است
آتش دوزخ بهشت مرغ آتشخواره است
تا گل رویش شکفت آن سرو دل با کس نماند
ور کسی دارد دلی چون غنچه هم صد پاره است
این چنین کان سنگدل نرم از دم گرمم نشد
[...]
کوی عشق است و سعادت را در اینجا کارهاست
سایه ی بال هما با طره ی دستارهاست
پرتو صبح جبین او شود هرجا بلند
شام همچون سایه آنجا در پس دیوارهاست
با نیازی رو به ساقی کن اگر دلخسته ای
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.