بی آبرو حیات ابد زهر قاتل است
ما آبرو به چشمه حیوان نمی دهیم
هر چند دست ما چو حباب از گهر تهی است
ما این صدف به گوهر غلطان نمی دهیم
از مفلسی کفایت ما چون ده خراب
این بس که باج و خرج به سلطان نمی دهیم
عریان تنی است جامه احرام شوق ما
دامن به دست خار مغیلان نمی دهیم
یوسف به سیم قلب فروشی نه کار ماست
از دست، نقد وقت خود آسان نمی دهیم
باشد سبکتر از همه ایام درد ما
روزی که درد سر به طبیبان نمی دهیم
بی پرده عیبهای خود اظهار می کنیم
فرصت به عیبجویی یاران نمی دهیم
جزو تن گداخته ما نمی شود
از رزق خویش هر چه به مهمان نمی دهیم
در کاروان ما جرس قال و قیل نیست
راه سخن به هرزه درایان نمی دهیم
در بزم اهل حال لب از حرف بسته ایم
جام تهی به باده پرستان نمی دهیم
صائب گهر به سنگ زدن بی بصیرتی است
عرض سخن به مردم نادان نمی دهیم
ما کنج دل به روضه رضوان نمی دهیم
این گوشه را به ملک سلیمان نمی دهیم
خاک مراد ماست دل خاکسار ما
تصدیع آستان بزرگان نمی دهیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار به ارزشها و اصولی که برای خود قائل است، اشاره میکند. او به این نکته میپردازد که زندگی بی آبرو و بی اعتبار، مانند زهر است و او هرگز آبرو و کرامت خویش را به چیزهای بیارزش نمیدهد. هرچند از نظر مادی فقیر باشد، اما حاضر نیست باج و خرجی به قدرتها بدهد و همچنین نمیخواهد خود را در برابر انتقاد دیگران قرار دهد. شاعر در مورد حفظ عزت نفس و بیتوجهی به عیبجوییها صحبت میکند و به این باور است که در دنیای مادی، باید از هرگونه وابستگی بیمورد دوری کرد. او به عشق و شوق خود میبالد و آن را با چیزهای ناپایدار عوض نمیکند. در نهایت، از مولفههای واقعی زندگی خود چون صداقت و راستگویی در برابر دیگران دفاع میکند و بر این نکته تأکید دارد که ارزشها و احساسات عمیق را نمیتوان به راحتی به دیگران سپرد.
هوش مصنوعی: بی آبرو بودن در زندگی ابدی مانند زهر کشندهای است که زندگی را نابود میکند. ما به خاطر آبرویمان، هرگز به حیوانات و چیزهای بیارزش اجازه نمیدهیم که آبرویمان را آلوده کنند.
هوش مصنوعی: هرچند که ما در شرایط سخت و بیپولی قرار داریم و از نظر مادی چیز زیادی نداریم، اما ارزشهای درونی و روحی خود را که مانند صدفی پر از گوهر است، هرگز از دست نمیدهیم.
هوش مصنوعی: ما از فقر و تنگدستیمان به اندازه یک ده ویران کافی هستیم، همین که به سلطان مالیات و خرج نمیدهیم برای ما بسنده است.
هوش مصنوعی: وجود ما بیپوشش و عریانی است که نشاندهندهی شوق و اشتیاق ماست. به هیچ وجه دامن خود را به خارهای زحمت و درد نمیزنیم و از آنها فاصله میگیریم.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که فروشنده خوب نباید به آسانی قلب و احساسات خود را در اختیار دیگران بگذارد، زیرا ارزش زمان و احساساتش بالاست و نباید به سادگی تحت تأثیر قرار گیرد.
هوش مصنوعی: روزی خواهد آمد که درد و رنج ما سبکتر از هر روز دیگری خواهد بود، وقتی که دیگر برای درمان دردسرهایمان به پزشکان مراجعه نخواهیم کرد.
هوش مصنوعی: ما بدون هیچ پوششی، عیبهای خود را به طور مستقیم بیان میکنیم و به دوستانمان فرصتی برای عیبجویی نمیدهیم.
هوش مصنوعی: ما از رزق خود چیزی به مهمان نمیدهیم، بنابراین جزو وجود ما نمیشود و به دلیلی عدم بخشش، حالت اکثر ما نمیتواند از این حالت گداخته خارج شود.
هوش مصنوعی: در دسته ما هیچ صدای زنگ و تهمت و حاشیهای وجود ندارد و ما اجازه نمیدهیم که سخنهای بیمحتوا و بیاساس در اینجا مطرح شود.
هوش مصنوعی: در محفل افرادی که حال خوشی دارند، سکوت اختیار کردهایم و دیگر از شراب خالی به دیگران نمیدهیم.
هوش مصنوعی: زدن سنگ به جواهر نشانه نادانی است و ما سخنان خود را به افرادی که درک درستی از مسائل ندارند، عرضه نمیکنیم.
هوش مصنوعی: ما درون دل خود را با بهشت رضوان عوض نمیکنیم و این گوشه خاص را به سلطنت سلیمان هم نمیفروشیم.
هوش مصنوعی: خاک آرزوی ماست و دل ما که humble و فروتن است، اجازه نمیدهد که به آستان بزرگانی بیاحترامی کنیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ما کنج دل به روضهٔ رضوان نمیدهیم
این گوشه را به ملک سلیمان نمیدهیم
خاک مراد ماست دل خاکسار ما
تصدیع آستان بزرگان نمیدهیم
بیآبرو، حیات ابد زهر قاتل است
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.