با من دلت آشنا نمی گردد
وز تو دل من جدا نمی گردد
هر چند وفای من رها کردی
از دست تو دل رها نمی گردد
از بهر سه بوسه زان دو لب هرگز
یک حاجت من روا نمی گردد
روزی که دو چشم من نمی گرید
درشهر یک آسیا نمی گردد
بر عشق تو پادشاست دل لیکن
بر وصل تو پادشا نمی گردد
هر تیر که غمزه تو اندازد
بر دل زند و خطا نمی گردد
تا تو به مراد ما نمی باشی
گردون به مراد ما نمی گردد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.