دل من بی تو حکایت ز دهان تو کند
تن من بی تو روایت ز میان تو کند
که تواند که کند با لب پرخنده مرا
گر کند خنده آن تنگ دهان تو کند
سال و مه قصد به کاسد شدن عنبر و مشک
زلف عنبر شکن مشک فشان تو کند
دل پر آتشم اندر خم زلفین تو ماند
حاش لله که آهنگ زیان تو کند
لاله رخساری و چون لاله مرا سوخته دل
عشق رخساره چون لاله ستان تو کند
هر زمانم چو کمان چفته و چون تیر نزار
تیر آن غمزه ابروی کمان تو کند
به زبان تلخ چه گویی و تو را لب چو شکر
چه شود گر دل (من) شکر زبان تو کند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر مصور قلم از موی میان تو کند
چه خیال است که تصویر دهان تو کند؟
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.