گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
ادیب صابر

دل من بی تو حکایت ز دهان تو کند

تن من بی تو روایت ز میان تو کند

که تواند که کند با لب پرخنده مرا

گر کند خنده آن تنگ دهان تو کند

سال و مه قصد به کاسد شدن عنبر و مشک

زلف عنبر شکن مشک فشان تو کند

دل پر آتشم اندر خم زلفین تو ماند

حاش لله که آهنگ زیان تو کند

لاله رخساری و چون لاله مرا سوخته دل

عشق رخساره چون لاله ستان تو کند

هر زمانم چو کمان چفته و چون تیر نزار

تیر آن غمزه ابروی کمان تو کند

به زبان تلخ چه گویی و تو را لب چو شکر

چه شود گر دل (من) شکر زبان تو کند

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode