خری از روستاییی بگریخت
جل بیفکند و پاردم بگسیخت
در بیابان چو گور خر میتاخت
بانگ میکرد و جفته میانداخت
که «به جان آمده ز محنت و بند
داغ و بیطار و بار و پشماگند
شادمانا و خرما که منم
که ازین پس به کام خویشتنم»
روستایی چو خر برفت از دست
گفت «ای نابکار، صبرم هست
پس بخواهی به وقت جو گفتن
که خری بُد ز پایگه رفتن»
به مزاحت نگفتم این گفتار
هزل بگذار و جد ازو بردار
همچنین مرد جاهل سرمست
روز درماندگی بخاید دست
ندهند آنچه قیمتش ندهی
نشود کاسه پر ز دیگ تهی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، فردی به تمثیل داستانی از یک خر میپردازد که از دست روستاییاش فرار میکند. خر در بیابان به شادی و سرخوشی میتازد و به اوج شادی میرسد. این رفتار خر نشاندهنده رهایی از فشارها و سختیهای زندگی است. اما در عین حال، روستایی که خر را از دست داده، از ناپاکی این فرار و تبعات آن گلایه میکند و از خطرات فرار کردن بدون فکر سخن میگوید. او به خر یادآوری میکند که زندگی بدون پشتوانه و مسئولیت، ممکن است به مشکلاتی منجر شود و تمام تلاشها و کارهای حیاتی را بیمعنی کند. این شعر به نوعی انتقاد از بیفکری و فرار از مشکلات است و نشان میدهد که آزادی حقیقی نیازمند مسئولیتپذیری نیز هست.
هوش مصنوعی: خر از روستایی فرار کرد و در اثر این فرار، چیزی از او جدا شد و پریشان شد.
هوش مصنوعی: در بیابان، وقتی الاغی تند میدوید، صدای بلندی میزد و به زمین میافتاد.
هوش مصنوعی: بسیار خسته و ش tired از درد و رنج و سختیهای زندگی شدهام؛ احساس میکنم که تحت فشار و بار مشکلات قرار دارم و دیگر نمیتوانم ادامه دهم.
هوش مصنوعی: خوشحالی و لذت را تجربه میکنم، زیرا از اکنون به دنبال خواستهها و خوشیهای خودم هستم.
هوش مصنوعی: روستایی که مانند خر زحمت میکشد و از دست رفتن چیزی را تجربه کرده، با ناامیدی میگوید: «ای کسی که کارهای ناپسند انجام میدهی، من هنوز صبر و بردباری دارم.»
هوش مصنوعی: اگر بخواهی در وقت مناسب سخن بگویی، باید به جای اینکه خود را به بیراهه بیندازی، از اساس درست و به جا قدم برداری.
هوش مصنوعی: من این سخنان بیمعنی را به شوخی نگفتم، پس جدی باش و این حرفها را کنار بگذار.
هوش مصنوعی: مرد نادان در روزی که درمانده و ناامید است، باز هم با خیال راحت زندگی میکند و به کارهایش ادامه میدهد.
هوش مصنوعی: اگر چیزی را ندهی که ارزشش را داشته باشد، انتظار نداشته باش که ظرفت پر شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.